هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » اردلان سرفراز »سال 2000
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 0:52 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سال 2000

سال سقوط سال فرار
سال گریز و انتظار
فصل شکستن فلز
سال سیاه دو هزار
سال سقوط عاطفه
تا بی نهایت زیر صفر
نهایت معراج ذهن
اندیشه ی تفسیر صفر
تو ذهن ماشین های سرد
معنای عشق و احتیاج
 روی نوار حافظه
یعنی یه درد بی علاج
سال به بن بست رسیدن
پنجه به دیوار کشیدن
از معنویت گم شدن
تن به غریزه بخشیدن
قبیله یعنی یه نفر
همخونی معنی نداره
همبستگی خوابیه که
تعبیر فردا نداره
سال سقوط سال فرار
سال گریز و انتظار
پاییز تلخ و بی بهار
سال سیاه دو هزار
سالی که خون تو رگ ها نیست
قلب فلزی تو سینه ست
وقتی که تصویر زمان
شکستگی یه اینده ست
قبیله یعنی یه نفر
همخونی معنی نداره
همبستگی خوابیه که
تعبیر فردا نداره
تو اون روزایی که می آد
کسی به فکر کسی نیست
هر کی به فکر خودشه
به فکر فریادرسی نیست
همه به هم بی اعتنا
حتی به مرگ همدیگه
کسی اگه کمک بخواد
کی می دونه اون چی می گه
توی کتابای لغت
سفیده برگ ها همیشه
نه دشمتی نه دوستی
هیچی نوشته نمی شه
این ناگزیره واسه ما
سیر صعودی تا سقوط
همیشه قصه ی صدا
تمومه با حرف سکوت
وقتی که ایینه ی عشق
سیاه بشه زیر غبار
وقت طلوع فاجعه س
می رسه سال دو هزار