شبانه
به شب
سیگاری نکشیده تمام میشود
داغِ یک بوسه
لبهایم را آتش میزند
تا ستارهها بیدار بمانند
سیگاری نکشیده، سوخته، تمام شده
صبح میشود
چشمانم بیستارهای
تنها میمانند
روز، یعنی اینکه غروب
مژدهی شب است؛ زیباست
شب، با ستارههایی که اندازهی بیداری من زیادند، میرسد
و باز دودِ سیگاری نکشیده
در افق خواهد رقصید.