هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

تمرین برای آنکه همیشه آرام باشید
پنجشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 13:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چند بار شده که در تختخواب دراز بکشید و با خودتان فکر کنید: چی می شد اگر آرام می شدم و می توانستم بخوابم؟ خب در عمق این پرسش حقیقتی نهفته است. یک وضعیت آرام، چه ذهنی و چه جسمانی، پیش نیاز خواب خوب است. تمدد اعصاب به هنگام خواب و در تختخواب امری ضروری است، اما نمی توان به اجبار خوابید چون خواب فرآیندی خودانگیخته است. خوشبختانه، یادگیری تمدد اعصاب مهارتی عمومی است و امکان یادگیری آن وجود دارد. در ضمن در مواقعی که باید اضطراب کمتری داشته باشید، تمدد اعصاب می تواند به شما کمک کند. توانایی تمدد اعصاب نه تنها در خوب خوابیدن به شما کمک می کند بلکه سرمایه ی باارزشی برای زندگی روزمره شما نیز هست.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چگونه به همسرمان بفهمانيم از رابطه زناشويي چه مي‌خواهيم؟
دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 17:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

آيا مي‌دانيد كه مي‌توانيد در مورد رابطه جنسي با همسر خود صحبت كنيد؟ چطور مي‌توانيد او را متوجه كنيد كه چه چيزي را دوست داريد واز چه رفتاري خوشتان نمي‌آيد؟ چطور با او در ميان بگذاريد كه دچار نوعي مشكل جنسي مانند سردمزاجي يا نعوظ ديرهنگام شده‌ايد؟


از چه چيزي بگوييم؟

متخصصان مي‌گويند وقتي مشكلي وجود ندارد، لازم نيست مساله‌اي بسازيد تا در مورد آن صحبت كنيد. اگر اهل صحبت كردن در مورد مسائل جنسي نيستيد لازم نيست خود را به اين كار مجبور كنيد. با اين حال بهتر است بدانيد اگر جزو آن دسته‌اي از زوجين هستيد كه به راحتي در مورد مسايل جنسي حرف مي‌زنند، صحبت در اين‌باره مي‌تواند ميل شما را بالا ببرد.

وقتي مشكلي وجود دارد بهتر است هدفتان تاکيد بيش از حد روي آن نباشد چون هرچه در مورد آن صحبت كنيد، بزرگ‌تر مي‌شود. مثلا اگر شما از يك نوع نوازش يا رفتار جنسي همسرتان خوشتان نمي‌آيد بيشتر در مورد آنچه دوست داريد صحبت كنيد.

هميشه روي نكات مثبت رابطه خود متمركز شويد و از رفتار دوست‌داشتني طرف مقابل تعريف كنيد. اين كار باعث مي‌شود طرف مقابل شما به ويژه شوهر، اعتمادبه‌نفس پيدا كند و روي آنچه شما دوست داريد متمركز شود.


چگونه بفهمانيم چه مي‌خواهيم؟

ممكن است آنچه شما دوست داريد مورد علاقه همسر شما نباشد. اگر او رفتاري كه دوست داريد را انجام نمي‌دهد، او را سرزنش نکنيد و سركوفت هم نزنيد. شايد نوعي از رابطه مورد علاقه بسياري از مردم باشد اما مورد علاقه همسر شما نيست. پس او را مجبور نكنيد. در صحبت‌ها و گفت‌وگوهاي روزانه‌تان به همسرتان بفهمانيد چه مي‌خواهيد. مثلا مي‌توانيد بگوييد امروز در فلان روزنامه يا سايت اينترنتي مي‌خواندم كه.... بعد منتظر عكس‌العمل او شويد. اگر عكس‌العمل او مثبت نبود با اين حال شما مشتاق بوديد، مي‌توانيد حين رابطه جنسي دوباره اين موضوع را مطرح كنيد زيرا گاهي حين رابطه بسياري جواب‌هاي منفي، مثبت مي‌شود. با اين حال جوري مساله را بيان كنيد كه نيازي به دادن جواب مثبت يا منفي نباشد بلكه طرف مقابل شما اگر تمايلي دارد اين كار را انجام دهد وگرنه حرف شما را نشنيده بگيرد.


چطور از سردمزاجي بگوييم؟

بسياري از زنان فكر مي‌كنند، بيان بي‌پرده مشكل براي حل مشكل كافي است در حالي كه واقعيت اين طور نيست. اگر زني به همسر خود بگويد ميلي به او ندارد، جواب مرد واضح است: من نيز ديگر به تو علاقه‌اي ندارم! بهتر است به جاي اينكه اين‌گونه سبب تضعيف اعتمادبه‌نفس همسرتان شويد اين موضوع را به شيوه‌اي ديگر با او در ميان بگذاريد. مثلا بگوييد: «كمي احساس نگراني مي‌كنم چون مثل گذشته اشتياقي به رابطه جنسي ندارم و اين موضوع باعث ناراحتي من شده است.»

در اين حالت همسر شما حس پس‌زدگي پيدا نمي‌كند. حتي بهتر است در ادامه بگوييد «براي حل اين مساله بايد كاري بكنم.»


اگر مردتان دچار زودانزالي يا مشكلات نعوظي است چه كنيد؟

مشكلات نعوظي به معني از دست دادن ميل جنسي نيست اما معمولا زنان فكر مي‌كنند ديگر براي مردشان جذاب نيستند و احساس بدي پيدا مي‌كنند. اين در حالي است كه نعوظ زودهنگام مي‌تواند به دليل مشكلاتي نظير ناراحتي‌هاي قلبي – عروقي يا مصرف برخي داروها يا ناراحتي‌هاي رواني باشد. بهترين كار، اعتمادبه‌نفس دادن به مرد است. به جاي تمركز روي مشكل، روي مسائل مثبت مانند نوازش‌ها تمركز كنيد. به همسرتان نشان دهيد كه عاشق او هستيد و زماني را به تفريح با هم بگذرانيد.

ادامه دارد ..

منبع:  سلامت



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
جالب و شگفت انگیز : اسم شما چه رنگی است؟!
پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 9:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به گفته ی روانشناسان همه ما به نحوی تحت تاثیر رنگها هستیم و به عبارت دیگر ( خود ) واقعی مان را با این رنگها نشان می دهیم. برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد. که می*تواند بر زندگی او تاثیر بگذارد.جالب است نه؟! اینکه شما بدانید برای اسمتان رنگ مخصوصی وجود دارد و می*توانید راز شخصیتی خود را از لا به لای آن دریابید! باید بسیار جالب و هیجان انگیز باشد.پس به موارد زیر به ترتیب ذکر شده کاملا توجه کنید:

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چگونه گوش شنوای خوبی برای همسر خود باشیم؟
دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 20:24 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به دلیل گرفتاری‌های شغلی و نیز مشکلات اقتصادی، معیشتی و روزمرگی‌های زندگی، زنان و شوهران زمان بسیار کمی را در قیاس با آنچه که شایسته است، در برقراری ارتباط در راستای بهبود شرایط زندگی مشترک خود و حل و فصل مشکلات خود اختصاص می‌دهند و این امر باعث ضعیف شدن روابط فردی و اجتماعی آنان می‌گردد و‌گاه به تلخ شدن کام زندگی و حتی جدایی می‌انجامد.
دی‌نا: یکی از راه‌های برقراری ارتباط مؤثر و سازنده، گوش دادن به سخنان دیگران در روابط فردی است، روشن است که از طریق کسب این مهارت و تخصص ضروری برای زندگی در دنیای امروز، می‌توانیم مخاطب را به ادامهٔ ارتباط و تعامل ترغیب سازیم و از این منظر از اختلاف نظر‌ها و سؤتفاهم‌های احتمالی بکاهیم.

به دلیل گرفتاری‌های شغلی و نیز مشکلات اقتصادی، معیشتی و روزمرگی‌های زندگی، زنان و شوهران زمان بسیار کمی را در قیاس با آنچه که شایسته است، در برقراری ارتباط در راستای بهبود شرایط زندگی مشترک خود و حل و فصل مشکلات خود اختصاص می‌دهند و این امر باعث ضعیف شدن روابط فردی و اجتماعی آنان می‌گردد و‌گاه به تلخ شدن کام زندگی و حتی جدایی می‌انجامد.

کاظم نیک جو؛ روان‌شناس و مشاور خانواده، در گفتگو با خبرنگار جامعه آژانس خبری روز (دی نا)، در خصوص چگونگی پیدایش و بروز مشکلات زنان و شوهران به واسطهٔ عدم برقراری ارتباط مؤثر و سالم در زندگی مشترک گفت: در برخی موارد زنان و مردان برای مشاورهٔ پیش از طلاق به روان‌شناس مراجعه می‌کنند و یا بعد از جدایی برای بهبود شرایط روانی خود راهکار می‌خواهند و بعد از گذشت جلسات درمانی، درمی یابند، اساسی‌ترین مشکلات آنان به دلیل عدم برقراری ارتباط کلامی و شنوایی پدیدار گشته است.

وی در ادامه تصریح کرد: بذل دقت در گوش دادن به حرف همسر، در عین حال که به ایجاد و حفظ روابط خوب و مطلوب توأم با احترام متقابل منجر می‌گردد، از کشمکش‌ها و تنش‌ها در زندگی جلوگیری می‌کند.

مشاور خانواده و روان‌شناس افزود: برای نمونه می‌توان به مردان و زنانی اشاره کرد که در محیط‌های اجتماعی و شغلی خود، برای سایر همکاران و یا ارباب رجوعان، سنگ صبور هستند و در محفل‌های دوستانه از آنان به عنوان یک مشاور شایسته نام برده می‌شود، اما در خانه و برای همسر خود اندک زمانی را جهت گوش دادن به درد دل و گفتنی‌های شریک زندگی خود صرف نمی‌کنند.

وی در ادامه تأکید کرد: تصدیق، بحث، گفتگو و‌گاه انتقاد می‌تواند به تقویت روابط بین دو نفر کمک شایان ذکری نماید، زیرا آنان از این راه در می‌یابند که برای دیگری ارزشمند هستند و امور روزانه و مشکلات یکی از آن دو دیگری را هم می‌رنجاند و همچنین کسب موفقیت‌ها و پیروزهای آنان باعث سربلندی همسرانشان خواهد شد.

مشاور خانواده؛ تحسین، انعکاس احساسات، تعبیر و تفسیر کردن، تصدیق و یا رد عقاید زنان از سوی شوهران و بالعکس را زمانی سازنده دانست که نخست به حرف‌های یکدیگر با دقت گوش داده باشند تا سرسری و صرفاً جهت رفع تکلیف زمان خود را صرف نکرده باشند و افزود: برخورداری از گوش شنوا برای سخنان شریک زندگی از ارزش بسیار بالایی در روابط میان دو نفر برخوردار است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

نیک جو از زنان و شوهران جوان خواست، گوش دادن را به عنوان یکی از اصول اولیهٔ زندگی مشترک خود پایه گذاری کنند و تأکید کرد: دقت و توجه در این امر اگر از آغاز زندگی زنان و شوهران به یک اصل اجتناب ناپذیر تبدیل نشود، با گذر زمان مشکلات میان آنان بیشتر و بیشتر شده و‌گاه راهی برای جبران باقی نخواهد ماند.

در پایان گفتگو نیک جو از ارتباط کلامی و شنیداری موفق به عنوان راهی برای کسب اطلاع از نیاز همسران نام برد و گفت: استفاده از این فن و مهارت می‌تواند نیاز‌ها و احتیاجات مردان و زنان را در طول زندگی مشخص سازد، تا در جهت نیل به آنان تلاش شود و چنانچه همسران برای یکدیگر گوش شنوا نداشته باشند، از وقایع جاری زندگی یکدیگر بی‌خبر می‌مانند و نقش مؤثر آنان در جهت رفع نیاز‌ها و دستیابی به خواسته‌ها کمرنگ می‌گردد و با از بین رفتن این نقش، روابط و تعامل میان آنان مثبت و سازنده نخواهد بود و به بروز مشکلات جدی منجر خواهد شد.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
8 راه آسان جهت کنترل عصبانیت
دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 20:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
مهارتهای كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد...

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل نماییم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم:

عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد  زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.

عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.

عصبانیت موجب كاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

عصبانیت به معنای از دست دادن كار است، زیرا روابط را نابود می‌كند.

همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.

عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)

در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل می‌باشد.

اكنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و كنترل آن با سوختن مهارتها و راهكارهای لازم آگاهی یافته‌اند. برای برخی از افراد مدیریت و كنترل عصبانیت آسان و راحت است.

مهارتهای كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید

افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی می‌باشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار بندید.

 نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله می‌توانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.

 نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله‌ای آنچنان مهم نمی‌باشد.

نكته سوم :
 تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام می‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟

نكته چهارم :
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.

نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد 10 بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی می‌تواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.

 نكته ششم :
 شمارش تا 10 را با روش‌های جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد كمك می‌كند تا احساس راحتی كنند.

 نكته هفتم :
می‌توانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و... شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، به‌جای آن می‌توانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و... یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خنده‌دار باشد.

نكته هشتم :
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
زن کوچه یا زن ماهواره ؟ فرقش چیست؟
دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 20:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
وقتی زن و شوهری پذیرفتند در خانه‌شان ماهواره باشد و همه برنامه‌ها را بدون کنترل و مدیریت لازم تماشا کنند، تبعاتش را هم باید بپذیرند؛ بی‌مهری‌ها، سردی‌ها، بی‌میلی‌ها، دعواها. به هرحال وقتی پایه خانواده سست شد، زمینه قهر و نزاع و طلاق فراهم می‌شود. تازه، اینجا بحث بچه‌ها را پیش نمی‌کشیم.

 مدتی قبل، یک روز که در درمانگاه نشسته بودم، سروصدایی از راهروی درمانگاه بلند شد؛ یک صدای زنانه و یک صدای مردانه. هرکدامشان انگار داشتند شدت و تیزی صدای خودشان را به رخ آن یکی می‌کشیدند! منشی درمانگاه ما هم مثل همه آدم‌هایی که از سر کنجکاوی سرک کشیده بودند بیرون، رفت و خبر آورد که قضیه دعوای زن و شوهری است و گویا اینها همراه یک بیمار بوده‌اند و نشسته بوده‌اند و اختلاط  می‌کرده‌اند که بحث بالا گرفته و آمپر چسبانده‌اند و الی آخر.

خوبی دعواهای زن و شوهری این است که این جور وقت‌ها همه طبیب و درمانگر می‌شوند و هرکسی می‌آید وسط، وظیفه خودش می‌داند که یک نصیحتی به آقا یا خانم بکند! یکی طرف آقا را می‌گیرد، یکی طرف خانم را. یکی می‌گوید اصلا چه معنا دارد زن سر شوهرش داد بزند. یکی دیگر می‌گوید مردی که پایش را کج بگذارد، زن هر بلایی خواست می‌تواند سرش بیاورد و... .

منشی درمانگاه هم اول شروع کرد به تشخیص دادن و درمان کردن و بعد که نگاه ملامت‌آمیز مرا دید، شروع کرد خواهش کردن: «آقای دکتر، اجازه بدهید صدایشان کنم. شما با آنها صحبت کنید، گناه دارند، جوانند، الان از درمانگاه بیرون بروند، معلوم نیست چه بشود و... .»
گفتم صدایشان کند. آمده و نیامده، زن ناله و نفرینش را شروع کرد. مرد و زن جوانی حدودا 25 ساله بودند. پرسیدم قضیه چیست؟ زن حرف‌هایی گفت که با همان ادبیات نمی‌شود تکرار کرد، ولی مضمونش این بود که آقای محترم سر و گوشش می‌جنبد و اس‌ام اس پرانی می‌کند و خلاصه، چشمش دنبال دیگران است.

شوهر خانم از در دفاع از خودش درآمد که بیخود می‌گوید و اقلا 6-5 ماه است که هیچ اس‌ام اسی در کار نیست ولی باز هم خانم‌گیر می‌دهد.

خانم دوباره حمله کرد که نه‌خیر، بیخود می‌گوید، همین دیشب هم داشت اس‌ام اس می‌زد؛ «تو اصلا در زندگی به من علاقه نشان نمی‌دهی.»مرد گفت: «اشتباه می‌کنی، بدبین شده‌ای، بد دل شده‌ای. من داشتم به خواهرزاده‌ام اس‌ام‌اس می‌زدم.»زن گفت: «خیال کرده‌ای من احمقم و... .»
خلاصه، از این انکار و از آن اصرار. وسط دعوایشان زن ناگهان رو به من کرد و جمله‌ای گفت و من از همان جمله، وارد بحثشان شدم.

گفت: «آقای دکتر، در بی‌بندوباری این مرد همین بس که توی خیابان، خودش زن‌های مردم را به من نشان می‌دهد و مثلا می‌گوید موی فلانی را ببین، سر و وضع فلانی را نگاه کن. درست است که من همسر او باشم ولی او چشمانش به زن‌های دیگر باشد؟»
طبیعتا انتظار داشت من هم از او پشتیبانی کنم و رو کنم به آقا و بگویم: «‌ای مرد... ! این چه کاری است که می‌کنی؟ تو مگر خودت خواهر و مادر نداری؟! و... .»اما واکنش من هردوی آنها را بهت زده کرد.
خیلی راحت و با اطمینان گفتم: «خانم اینکه شما می‌گویید که ایراد نیست؛ خیلی هم خوب است. چرا بهانه می‌گیرید؟»

خانم و آقا مکثی کردند. احتمالا فکر کردند اشتباه شنیده‌اند. بعد از چند لحظه خانم دوباره به حرف آمد و گفت: «یعنی اینکه این مرد چشمش مدام دنبال دخترها و زن‌های مردم است و این قدر پرروست که برای من هم تعریف می‌کند، بد نیست؟»م

ن بازهم با لحنی محکم و با اعتماد به نفس گفتم: «خب، چه اشکالی دارد که این قدر با شما راحت است که برایتان این چیزها را هم تعریف می‌کند؟ واقعا چه اشکالی دارد؟»


زن دیگر نمی‌دانست چه بگوید. مرد هم که خودش در این مدت کلی بد و بیراه از زنش شنیده بود، شاید ته دلش داشت می‌گفت: «بابا این دیگر عجب دکتر باحالی است!»اینجا بود که احساس کردم زن و شوهر به جایی که می‌خواستم رسیده‌اند و حالا وقت گفتن حرف آخر است. گفتم: «شما در خانه‌تان ماهواره دارید؟» گفتند: «بله.»گفتم: «فقط اخبار و کارتون و فیلم ورزشی تماشا می‌کنید؟» گفتند: «نه آقای دکتر؛ فیلم و موزیک و برخی برنامه‌ها و...»گفتم: «لابد با هم می‌نشینید و تماشا می‌کنید.» گفتند: «بله.»رو کردم به خانم و گفتم: «خب، زن‌هایی که در آن فیلم‌ها و برنامه‌های ماهواره هستند از نظر شما سر و وضع و لباسشان ناجورتر است یا زن‌های توی خیابان؟»


جواب معلوم بود. ادامه دادم: «خب، چرا آنجا به شوهرتان ایراد نمی‌گیرید که با دقت به آن زن‌ها نگاه می‌کند؟ آنها که سر و وضعشان بدتر است. چرا آنجا نگاه کردن ایرادی ندارد و توی خیابان دارد؟»
هردو سکوت کردند. بعد از چند لحظه خانم زیر لب گفت: «آقای دکتر، خب، آنها فیلم و عکس هستند و... .»

حرفش را قطع کردم و گفتم: «اصل ماجرا فرقی نمی‌کند. اگر همسر شما فیلم و عکس همان خانم‌هایی را که در خیابان هستند تماشا کند، شما مشکلی ندارید؟»جوابی نداشت. شوهر هم سکوت کرده بود... .»واقعیت این است که در بسیاری از برخوردها و موضع‌گیری‌های ما، همین تناقض‌ها وجود دارد و ما متوجه آنها نیستیم. متوجه نیستیم که خیلی از رفتارها، با خیلی رفتارهای دیگر رابطه علت و معلولی دارد ولی ما با علت، مشکل نداریم و یقه معلول را می‌چسبیم.


قضیه ماهواره هم همین است. وقتی زن و شوهری پذیرفتند در خانه‌شان ماهواره باشد و همه برنامه‌ها را بدون کنترل و مدیریت لازم تماشا کنند، تبعاتش را هم باید بپذیرند؛ بی‌مهری‌ها، سردی‌ها، بی‌میلی‌ها، دعواها. به هرحال وقتی پایه خانواده سست شد، زمینه قهر و نزاع و طلاق فراهم می‌شود.
تازه، اینجا بحث بچه‌ها را پیش نمی‌کشیم. فرض را می‌گذاریم که بچه‌ها وجود ندارند یا نمی‌بینند؛ فقط به همان تاثیر تماشای این برنامه‌ها بر روابط همسران فکر کنیم.

 البته مشکلات این‌چنینی فقط به خاطر بدحجابی و نوع پوشش تصاویر ماهواره‌ای پدید نمی‌آید. خودتان قضاوت کنید، وقتی خانواده‌ها روزهای متمادی سریال‌هایی را دنبال می‌کنند که هدفی جز عادی جلوه دادن روابط نامشروع و غیرمجاز ندارند، فیلم‌هایی که زن و شوهرها را تشویق به خیانت به یکدیگر می‌کنند و اسم تمام اینها را آزادی فردی می‌گذارند، چه بر سر خانواده‌های ما خواهد آمد. ما معتقد نیستیم که عدم تماشای فیلم‌های مبتذل یا تحریک‌کننده ماهواره‌ای و تبلیغات وسوسه‌انگیز آن، درمان قطعی مشکلات زناشویی و خانوادگی است ولی به جرات می‌توان گفت زمینه اصلاح و تقویت روابط زناشویی با کنارگذاشتن فیلم‌ها و بلوتوث‌ها و اس‌ام اس‌های محرک فراهم می‌شود.


موردی که شرح دادم یک مثال کوچک بود برای طرح این مساله بزرگ؛ موردی که باید جدی گرفت و درباره آن بسیار کنکاش و مطالعه کرد. واقعا برنامه‌های ماهواره (تاکید می‌کنم، برنامه‌های ظاهرا استاندارد و نه فیلم‌های پورنو که تاثیرات منفیشان مورد پذیرش همگان است) چه تاثیری بر تصویر ذهنی مردان و زنان از یک مرد و زن ایده‌آل گذاشته‌اند و در نهایت چه تاثیری بر روابط زناشویی آنها می‌گذارند؟



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی، زنان
بیماری خطرناک و لذتبخش اخلاقی
دوشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 20:21 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بسیاری از ما از تعریف و تمجید دیگران نسبت به خودمان خوشحال می شویم و به اصطلاح قند در دلمان آب می شود ، و گاه ممکن است این شیرینی چنان در دل ما مزه کند که هر کاری انجام دهیم تا تعریف و تمجید دیگران را برانگیزیم و هدفی پررنگ تر از این برای خود متصور نیستیم غافل از آنکه این علاقه چقدر ممکن است خطرناک و بنیان کن باشد

البته این علاقه تا حدی طبیعی است زیرا ریشه در حب ذات دارد و هر کسی از تعریف دیگران در باطن خوشحال می شود. چیزی که اهمیت دارد این است که انسان طالب حب مدح نباشد و اینطور نباشد که اگر او را ستایش نکنند، ناراحت شود و از مردم توقع داشته باشد که از او تعریف کنند.

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
خوب و بد ازدواج‌های فامیلی
شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 11:52 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
بسیاری از افراد ازدواج های فامیلی را به این دلیل ترجیح می دهند که می توانند به راحتی نسبت به طرف مقابل شناخت پیدا کنند اما من معقتدم که برای شناخت افراد غریبه هم راه های بسیاری وجود دارد.
                
شبکه ایران: قدیم‌ها، اولین گزینه‌ای که خانواده به فرزند خود برای ازدواج معرفی می‌کرد حتما یکی از خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌های پدر و مادر خانواده بود. حرفشان هم پر بی راه نبود، "چه کسی بهتر از بچه‌های خواهر و برادرمان که هم شناخته شده هستند و هم حیف است چنین کسی برود با غربیه ازدواج کند".

آنها پیشنهاد می‌دادند و جوان را آزاد می‌گذاشتند که پاسخ مثبت یا منفی بدهند اما چه کسی جرات داشت که بگوید نه!

با این همه ازدواج‌های فامیلی هنوز هم در جامعه رواج دارد و گاه علیرغم مخالفت خانواده، این ازدواج با درخواست و اصرار خود فرزندان انجام می‌شود.

دکتر مرادیان زند روانشناس در این باره به شبکه ایران می‌گوید: در واقع مفهوم ازدواج ایجاد یک رابطه قوی است رابطه‌ای که بتواند جایگزین روابط دوستانه گذرا و سست شود.

مرادیان در ادامه می‍گوید: همه ما در زندگی اجتماعی با دوگونه از مشکلات روبرو هستیم، یک دسته مشکلات اجتماعی است که به واسطه فرهنگ رفع می‌شود و دیگری مشکلات شخصی است که به واسطه روابط دوستانه قابل حل است.
او با بیان این مطلب که روابط دوستی نمی‌توانند همیشه پایدار باشند ادامه می‌دهد: اکثر روابط دوستی موقتی است و نمی تواند دوام پیدا کند به همین خاطر همه ما به دنبال فردی هستیم که بتوانیم با او یک رابطه قوی داشته باشیم، رابطه‌ای که تا آخر عمر بتوانیم آن را ادامه دهیم، اما فرقی نمی‌کند که این رابطه با یک فرد غریبه باشد یا یک فرد آشنا.
او ادامه می‌دهد: در نفس ازدواج غریبه یا آشنا بودن فرد مقابل چندان تاثیر گذار نیست، مهم این است که تفاهم بین افراد وجود داشته باشد.

مرادیان در ادامه بحث خود به عوامل تاثیر گذار بر ازدواج اشاره می‌کند و می‌گوید: اما یکسری عوامل بیرونی نیز وجود دارند که می‌توانند هم باعث موفق بودن و هم باعث ناموفق بودن یک ازدواج شوند. به عنوان مثال سطح اقتصادی، فرهنگ و یا پایگاه اجتماعی خانواده زوجین.

او در ادامه گفته‌های خود می‌افزاید: حالا اگر دو طرف آشنا باشند شناخت کافی و کامل از پایگاه یکدیگر دارند به همین خاطر این عاملی است که موفقیت ازدواج را تسریع می‌کند اما این عامل بیرونی هیچ گاه نمی‌تواند بر عوامل درونی اثر گذار باشد، یعنی اگر دو طرف با یدیگر تفاهم نداشته باشند مشکل آنها در سایه این عوامل بیرونی کمرنگ نخواهد شد.

طلاق و ازدواج‌های فامیلی

اما آیا صرف داشتن شناخت کافی از خانواده یکدیگر دلیلی برای بوجود آمدن یک رابطه موفق میان زوجین خواهد بود؟

مرادیان در این باره می‌گوید: با تمام ویژگی‌های مثبتی که در ازدواج‌های فامیلی وجود دارد اما آمار طلاق نسبت به ازدواج‌های غیر فامیل بیشتر است.

دکتر دوایی روانشناس در تحلیل این موضوع به شبکه ایران می‌گوید: در بحث ازدواج فامیلی پرونده‌ای از گذشته افراد وجود دارد، فرد در این ازدواج تنها خودش نیست بلکه با کوله باری همراه است که به تدریج باز می‌شود و نهفته‌هایی آشکار می‌شود که تا قبل از آن ناپیدا بوده است.
دوایی ادامه می‌دهد: به عنوان مثال بسیاری از دلخوری‌های زن و شوهر در این گونه ازدواج‌ها بر می‌گردد به تنش هایی که از قبل در خانواده و فامیل وجود داشته است.

او به موضوع شناخت اشاره می کند و می گوید: بسیاری از افراد ازدواج های فامیلی را به این دلیل ترجیح می دهند که می توانند به راحتی نسبت به طرف مقابل شناخت پیدا کنند اما من معقتدم که برای شناخت افراد غریبه هم راه های بسیاری وجود دارد.

دوایی با بیان این که در مورد ازدواج های فامیلی توصیه و نهی نمی شود می گوید: شناخت مهم است، اما در ازدواج بحث های دیگری نیز مطرح است به عنوان مثال تنوع و نوآوری یکی ازبحث هایی است که به آن توصیه می شود، ما به افراد توصیه می کنیم که در هر مرحله از ازدواج بیش از آنچه برای آن مرحله تعریف شده است پیش نروند، اما گاه دیده می شود که افرادی که بایکدیگر از قبل آشنایی داشته اند بسیاری از تجربه های هر دوران را چشیده اند و این موضوع باعث می شود که از از جاذبه‌های ازدواج کاسته شود.

تناسب‌ها را دریابیم

بدری السادات بهرامی، مشاور خانواده نیز در این باره می‌گوید: "قبل از هر ازدواجی لازم است دو طرف یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و بررسی کنند که آیا با هم تناسب دارند یا خیر. این مورد در ازدواج‌های فامیلی نباید فراموش شود. بسیاری از مردم گمان می‌کنند چون خانواده دختر و پسر یکدیگر را می‌شناسند، پس نسبت به بررسی و ارزیابی این تناسب‌های مهم نیازی احساس نمی‌کنند. اتفاقا اکثر مشکلات هم از این طرز فکر ناشی می‌شود که دو خانواده بی گُدار به آب می‌زنند.

بهرامی می گوید: در این جا به دلیل وجود چنین تناسب‌هایی که با فامیل خود داریم، گمان می‌کنیم تناسب شخصیتی و عاطفی هم بین فرزندان ما برقرار است.

این باور غلط می‌تواند زمینه بی انگیزه و بی‌رغبت شدن دختر و پسر جوان یا خانواده‌های آنها شود و آنها را از ارزیابی و بررسی اینکه آیا در تناسب اخلاقی و شخصیتی با هم هستند منصرف کند.
بنابراین توصیه می‌کنم همه دختر و پسرها قبل از حرکت به سمت عواطف و دلباخته شدن در مورد این تناسب‌ها و این که آیا مناسب هم هستند یا نه، بررسی کنند و خانواده‌ها اجازه دهند آزادانه تصمیم بگیرند.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
توصیه های روانشناسان به خانم ها در موردآقایان
پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 15:43 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید. یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

 

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است..

 

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

 

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

 

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

 

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

 

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

 

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

 

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

 

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

 

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

 

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید. اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

 

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

 

همه مردها بد نیستند.

 

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

 

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

 

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

 

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است..

 

نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

 

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

 

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

 

این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید. بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.

 

می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

منبع:funpatogh.com



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی، زنان
شادترین خانواده‌ها صاحب دو دختر هستند!
پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 10:4 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
- بسیاری از خانواده‌ها علاقه دارند یک پسر و یک دختر داشته باشند، اما تحقیقات نشان می‌دهد بهترین حالت برای برقراری آرامش در خانواده داشتن دو دختر است.

در این یافته که باعث تعجب بسیاری از والدین شده، محققان متوجه شدند دو فرزند دختر با احتمال کم‌تری با یکدیگر به مشکل برمی‌خورند ، با یکدیگر رفتار بهتری دارند و به ندرت والدین خود را آزار می‌دهند.

دانشمندان ادعا کردند، فرزندان دختر راحت‌تر با هم کنار می‌آیند، توجه بیش‌تری به یکدیگر دارند و اعتماد بیش‌تری به والدین خود دارند.
اما بیش‌تر شدن تعداد دختران می‌تواند نه تنها شرایط را بهتر نمی‌کند، بلکه ممکن است به فاجعه بینجامد. تحقیقات نشان می‌دهد خانواده‌هایی که دارای 4 فرزند دختر هستند مشکلات بیش‌تری برای کنترل دعواها و مشکلات بین اعضای خانواده دارند.

محققان مطالعاتی را روی هزاران پدر و مادر که دارای فرزندان زیر 16 سال بودند انجام دادند تا به بهترین ترکیب فرزندان برای رسیدن به آرامش در خانواده پی ببرند.

میزان شادی و رضایت از زندگی در بین خانواده‌هایی که دارای 2 دختر هستند بیش‌ترین میزان است و توضیح دلیل آن چندان هم مشکل نیست. فرزندان دختر بیش تر در انجام کارهای خانه همکاری می‌کنند و رفتار بهتری هم با خود و دیگر اعضای خانواده دارند.
اما بر عکس پدر و مادرهایی که دارای 4 فرزند دختر هستند به طور متوسط باید هر روز 4 دعوای خانگی را حل و فصل کنند.

در مجموع پدران و مادرانی که دارای 4 فرزند با هر جنسیتی باشد با احتمال بیش‌تری نسبت به خانواده‌های دیگر در زندگی خود با مشکل روبه رو هستند. با افزایش تعداد فرزندان، والدین فرصت کافی برای نگهداری از فرزندانشان ندارند و نمی‌توانند زمان را به طور مساوی بین همه فرزندانشان تقسیم کنند.

در این خانه‌ها معمولا یک یا تعداد بیش‌تری از فرزندان ممکن است مورد بی‌توجهی واقع شوند که همین موضوع می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل بروز مشکل در خانواده شود.

بعد از دو دختر، ایده‌آل‌ترین ترکیب برای خانواده داشتن یک پسر و یک دختر است. تقریبا 86 درصد از والدین اعلام کردند یک خواهر و برادر رابطه خوبی با یکدیگر دارند و دوستان خوبی برای یکدیگر در دوران کودکی هستند.

خواهر و برادرها معمولا به ندرت با یکدیگر بر سر مسائلی مانند اسباب‌بازی‌ها و مانند آن با یکدیگر درگیری پیدا می‌کنند. اما بعد از آن‌که آن‌ها بزرگ‌تر شدند نکات مشترک کم‌تری با یکدیگر پیدا می‌کنند و ممکن است دیگر مانند گذشته با یکدیگر رابطه نداشته باشند.

سومین ترکیب محبوب در بین والدین، داشتن دو پسر است. والدین معتقدند پسرها به یکدیگر توجه زیادی نشان می‌دهند و دوستان خوبی می‌شوند، اما بعد از آن‌که آن‌ها بزرگ می‌شوند اعتماد آن‌ها به پدر یا مادر کم‌تر می‌شود.

محققان از تعدادی از پدرها و مادرها بر اساس رفتار کودکان و با در نظر گرفتن فاکتورهایی مانند راحت بودن نگهداری از آن‌ها، سازگاری با یکدیگر و مواردی از این دست بهترین ترکیب فرزندان را در یک خانواده به ترتیب از بهتر به بدتر مشخص کردند. در این مطالعه از 2 هزار 116 پدر و مادر نظرخواهی شد.

1.دو دختر
2. یک پسر و یک دختر
3.دو پسر
4. سه دختر
5. سه پسر
6. چهار پسر
7. دو دختر و یک پسر
8. دو پسر و یک دختر
9. سه پسر و یک دختر
10. سه دختر و یک پسر
11. دو پسر و دو دختر
12. چهار دختر



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چشم ها چه می گویند؟
دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 19:28 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
از راز ارتباط غیر کلامی چه می دانید؟ چنانچه بسیاری از شما خوانندگان عزیز اطلاع دارید در یک ارتباط متقابل بیش از مهارت های کلامی ، زبان بدن و حرکات و ارتباطات غیر کلامی است که می تواند نوع رابطه را تحت تاثیر خود قرار دهد.

در این میان چشم ها نقش بسزایی را ایفا می کنند و می توانند پیام رسانی قوی را داشته باشند. البته در بحث از حرکات و زبان بدن همیشه نمی توان به مطلق بودن و قطعیت رسید و بهتر است برای تصمیم گیری از مجموعه عوامل دیگری نیز کمک گرفت اما این حرکات راهنمای خوبی برای مخاطب هستند.

سطح چشمها:

در یک گروه، معمولا فردی که سطح دید چشمانش از سایرین بالاتر است رهبر محسوب می گردد. هنگامی که شما ایستاده باشید و دیگران نشسته قطعا شما را در موضع قدرت قرار می دهد.

مالش چشم:

زمانی که فردی چشمش را با انگشت اشاره مالش می دهد نشانگر فریب و نیرنگ می باشد. از آنجایی که فرد می خواهد تماس دیداری را قطع کند بهانه ای بدست می آورد که به این طرف و آن طرف نگاه کند. این حرکت غیر ارادی یک افشاگر حسابی است که فرد دارد دروغ می گوید.

هرگاه چشمان یک فرد برای لحظه ای طولانی تر از چشم بر هم زدن متعارف بسته و ابروها نیز برخاسته شود پیام چنین است: “به حرف زدن خود خاتمه بده.”چشم برگرداندن:

این معمولا یک علامت مسلم از نیرنگ، گناه و دروغگویی است.

چشمان بسته:

هرگاه چشمان یک فرد برای لحظه ای طولانی تر از چشم بر هم زدن متعارف بسته و ابروها نیز برخاسته شود پیام چنین است: “به حرف زدن خود خاتمه بده.”

حرکت چشم به سمت بالا:

این نشانه غضب و عصبانیت است.

نگاه مختصر به اطراف:

این ژستی خجالت گونه و عشوه گرانه است. فرد جسورانه خیره می شود در حالیکه سرش را پایین انداخته و به سمت مخالف کج میکند. اشاره بر کمرویی بی باکانه دارد.

نگاه ممتد:

این بی تردید یک نشانه تمایل به آشنایی بیشتر است. شخصی که تماس چشمی برقرار می کند، چشم برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه می کند می گوید: “مایلم با شما بیشتر آشنا شوم”.

پوشاندن صورت:

زمانی که دست بر روی صورت می آید مفهومش چنین است: شوکه شده ام. این ژست بین فرد و موقعیت مزاحم و متجاوز فاصله می اندازد.

نگاه خیره شدید:

این نشانه خلق تهاجمی، سلطه جویانه و تهدید آمیز است.

بالا انداختن همزمان دو ابرو:

در میان یک اتاق شلوغ، مفهوم آن کاملا واضح و روشن است: مایلم با شما ملاقات کنم.

بالا انداختن یک ابرو:

زمانی که یک ابرو بالا انداخته می شود در حالی که ابرو دیگر پایین باقی میماند مفهومش این است: حرف شما را باور نمیکنم.

ابروهای گره خورده:

زمانی که هر دو ابرو به سمت همدیگر کشیده میشود باعث پدید آمدن شیار بین آن دو می شود که دلالت بر اضطراب، درد، ترس و یا آمیزه ای از این هیجانات دارد.

منبع: پزشکان



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید
دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 19:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
سلامت نیوز :همه پزشکان معتقدند برای ترک هر نوع عادت قبل از هر چیز اراده و تصمیم لازم است و این موضوع را اصلا نباید دست کم گرفت .
در زیر به مواردی اشاره میکنیم که عمل به ان میتواند شما را از این رفتار پر خطر که جسم و روحتان را می آزارد نجات دهد

عادات سالم را در خود تقویت کنید: از تصاویر محرک جنسی اجتناب کنید، به جوک های مبتذل گوش ندهید، دوستان سالم برای خود انتخاب کنید و از پوشیدن زیر پوش های تنگ و چسبان خودداری نمایید.

از مصرف بیش از اندازه ی گوشت گاو، به ویژه در وعده غذایی شام خودداری کنید. مصرف یک وعده غذای حیوانی آن هم در نهار کافی است.

اجتناب از هر گونه تحرک جنسی : اگر کسی انتظار داشته باشد که هر شب در برابر برنامه جنسی و فیلمهای مستهجن باشد و قمست مهمی از وقت گرانبهای خود را به مطالعه رمانهای عشقی باشد و در کوچه و خیابان به اندام دختران و زنان نگاه کند و با این حال بخواهد که هیچ گونه آلودگی پیدا نکند سخت در اشتباه است . این گونه تحریکات مصنوعی که هیچ گونه ضرورتی ندارد مسیر فکری هر جوانی را از مسائل اصولی تغییر می دهد و به سوی مسائل جنسی حاد می کشاند . این تحریکات دائمی بهترین فصول زندگی یعنی دوران جوانی را بر باد می دهد و اعصاب جوانان را در هم می کوبد . پس لازم است که همه مبتلایان بشدت از این امور بپرهیزند و از دیدن این فیلمها و مطالعه رمانها و عکسها و چشم چرانی های بی مورد و عمدی اجتناب کنند و اعصاب نیرومند خود را بااعصاب دائمی تضعیف نکنند . و برای این کار لازم است خود را به کارهای دیگری مثل ورزش ، مطالعه ، و… سرگرم کنند .

پرهیز از تنهائی: این گونه افراد باید بدون هیچ قید و شرطی از تنهائی بپرهیزند و بشدت از آن دوری کنند و هرگز تنها نباشند ، در خانه تنها نمانند ، شب در اتاق تنها نخوابند ، تنها برای مطالعه و یا کار دیگری به نقاط خلوت نروند و به محض این که در محیطی احساس تنهائی کردند از این محیط بیرون روند . و اگر نخستین تحریکی متوجه انان شد بلافاصله خود را سرگرم کار دیگری کنند . و این یکی از مهمترین و موثر ترین راه مبارزه این عمل استمنا است و باید از تنهائی بپرهیزند.

ورزش: معروف است که ورزشکاران نسبت به مسائل جنسی کم علاقه هستند چون ورزش مقدار فراوانی از انرژی های فکری و بدنی خود را به ورزش اختصاص می دهند به همین دلیل برای جلو گیری از تحرکات جنسی برنامه ورزشی بسیار مهم است . افراد معتاد به این عمل معمولا آدمهای منزوی و کم تحرک و گوشه گیری هستند که همین عوامل تحرک جنسی را در آنها تشدید می کنند که راه مبارزه با آن ورزش است .

تلقین و اراده و تقویت آن :برای این که این عادت ترک شود نخست باید اراده را تقویت نمود و به گفته پزشکان باید تلقین را بصورت چندین روز پشت سر هم انجام دهند . همه روزه در محل آرامی که چیزی فکر آنها را به خود مشغول نسازد فکر خود را متمرکز ساخته و به خود تلقین کنند و از مطالعه کتابهای روانی برای تحکیم و رشد شخصیت غفلت نورزند .

عادتی باید جانشین شود: این مورد را خودتان بهتر از بنده می دانید که برای ترک هر عادتی باید عادت دیگری جایگزین ان شود و به عبارت دیگر انرژی خاصی که تحت تاثیر انگیزه عادت در آنها ایجاد می شودباید به سمت دیگری کشیده شود تا شاهد هیچ گونه واکنش نامطلوبی نباشد.

رژیم غذائی مناسب : ترک این عمل و داشتن رژیم مناسب غذائی کامل و سالم موجب تقویت عمومی می گردد و نیز در مبارزه با این عادت که عامل ضعف اعصاب است سرچشمه می گیرد تاثیر قابل توجهی دارد . استحمام با آبا سدر اگر هوا اجازه می دهد خیلی مفید است .



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
4 پيشنهاد براي رهايي از افسردگي
یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 16:7 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
فعاليت‌هايي مثل پياده‌روي، يوگا، ورزش‌هاي رزمي و پرتحرك باعث بالا رفتن سطح آندروفين و آدرنالين مغز شده و خلق فرد را شاد مي‌كند و در نتيجه احساس تنهايي در او كاهش پيدا مي‌كند.


به عقيده روانشناسان افرادي كه به تنها ماندن در ساعات طولاني تمايل دارند يا در حال گذار از مرحله سلامت روان به افسردگي هستند و يا اين‌كه افسرده خويي را ترجيح مي‌دهند.

به گزارش شبكه ايران، به هر حال از ديدگاه سلامت رواني افسرده ماندن و زندگي در جوي افسرده مثل ابتلاي فرد به يك اختلال رواني است.

بنابراين اگرچه ممكن است او به افسردگي مبتلا نباشد اما از سلامت رواني متعارف برخوردار نيست.

* يك توصيه مؤثر

توصيه اصلي بر اين است از افرادي كه تمايل به زندگي در اين شرايط دارند خواسته شود تا ابتدا خود، رفتارها و نحوه گرايش به ديگران را از لحاظ معيارهاي سلامت روان بررسي كرده و اگر دريافت كه با آنها فاصله زيادي دارد با چند مشاور سلامت روان موضوع را در ميان بگذارد تا از نظر احتمال ابتلا به برخي بيماري‌هاي خلقي بررسي شود.

* فعاليت‌هاي فيزيكي

در صورتي‌كه فرد تمايل به رفتن نزد مشاور را نداشت با انجام فعاليت‌هاي فيزيكي ساده خلق خود را افزايش دهد.

فعاليت‌هايي مثل پياده‌روي، يوگا، ورزش‌هاي رزمي و پرتحرك باعث بالا رفتن سطح آندروفين و آدرنالين مغز شده و خلق فرد را شاد مي‌كند و در نتيجه احساس تنهايي در او كاهش پيدا مي‌كند. انجام حركات فيزيكي و بدني براي طولاني‌مدت باعث افزايش نياز افراد به شركت در فعاليت‌هاي اجتماعي شده و در نتيجه خلق او را تعديل مي‌كند.

* موسيقي‌ درماني

گوش دادن بـه موسيقي‌هاي شاد و كلاسيك نيز همين ويژگي‌ را دارد.
گوش دادن روزانه 15 دقيقه به موسيقي شاد به افراد كمك مي‌كند تا از احساس تنهايي فاصله گرفته و بتوانند با نيروهاي دروني خود به گفت‌وگو بنشينند.

* گفتارهاي دروني

گفت‌وگوي دروني نيز راهكاري ساده براي رهايي از گرفتاري از چنگال تنهايي‌‌ها است. گاهي اوقات نيروهاي دروني، گفتاري را با خود آغاز كرده كه باعث تعديل رفتار فرد حتي در شرايط تنهايي مي‌شود.

از اين رو نظر متخصصان روانشناسي بر اين است تا فرد از هر موقعيتي بهره بگيرد و خود را از تنهايي برهاند زيرا تنها ماندن در نهايت فرد را به ورطه افسردگي مي‌كشاند.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
کلید داشتن زندگی طولانی چیست
سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 13:41 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
با انجام یکی از گران‌ترین تحقیقات انجام شده در نوع خودش، دانشمندان متوجه شدند به تاخیر انداختن بازنشستگی، سخت‌تر کار کردن و جدی‌تر بودن کلید داشتن زندگی طولانی است.
بر خلاف باور عموم مردم، شادترین افراد که دارای حس شوخ‌طبعی هستند و معمولا سعی می‌کنند نسبت به مشکلات توجه زیادی نشان ندهند به طور متوسط نسبت به دیگران زودتر می‌میرند.
به گزارش دیلی میل، مطالعات دیگر هم نشان می‌دهد بزرگسالانی که سخت‌تر کار می‌کنند و سن بازنشستگی خود را تا حد ممکن به تاخیر می‌اندازند با احتمال بیش‌تری به بالاترین سنین می‌رسند. به خصوص اگر این افراد نسبت به شغل خود تعهد داشته باشند و سعی کنند کار خود را به بهترین نحو انجام دهند طول عمر بیش‌تری خواهند داشت.
با انجام این تحقیقات که از آن با عنوان پروژه طول عمر یاده شده و از سال 1921 آغاز شده است، برای اولین بار بسیاری از باور‌ها در مورد راز داشتن طول عمر زیر سوال رفت.
در این پروژه هزار و 500 کودک 10 ساله شرکت داشتند و محققان به دنبال فهمیدن این موضوع بودند که کدام یک از این کودکان به 100 سالگی می‌رسند و عمر طولانی‌ترین نسبت به بقیه خواهند داشت.
در طول‌ ده‌ها سال آینده مرتب از این افراد سوالاتی در مورد شیوه زندگیشان و فاکتورهای گوناگون مانند الگوی کاری، عادات، سرگرمی‌ها، دوستانی که با آن ارتباط داشته و اعضای خانواده آن‌ها پرسیده شد.
اطلاعات پزشکی این افراد، چگونگی گذراندن دوره سربازی و تمام جزئیات زندگی همه این هزار و 500 نفر هر روز به دقت توسط محققان ثبت و بررسی شد. در طول 20 سال گذشته نیز تعدادی از اساتید آمریکایی تحلیل این اطلاعات را به عهده گرفتند.
دانشمندان متوجه شدند افرادی که در دوره کودکی خود شادتر بوده و حس شوخ طبعی بیش‌تری داشتند به طور متوسط کم‌تر از دیگران عمر می‌کردند.
دکتر لسلی ماریتی از دانشگاه لاسیرا در کالیفرنیا در این باره گفت: در کمال تعجب ما متوجه شدیم افرادی که احساس شادی و حس شوخ‌طبیعی کم‌تری دارند بیش‌تر عمر می‌کنند. مهم‌ترین دلیل این است که افراد جدی‌تر توجه بیش‌تری به سلامت خود داشته و بیش‌تر به داشتن زندگی سالم متعهد هستند.
یکی از یافته‌های دانشمندان این بود که افراد شاد معمولا نسبت به وضعیت سلامت خود توجه زیادی نشان نمی‌دهند و البته بیش‌تر عادات ناسالم مانند سیگار کشیدن را وارد زندگی خود می‌کنند.
دکتر هاوارد فریدمن محقق ارشد در این باره گفت: به طور کلی خوشبین بودن در مواقع بحرانی می‌تواند به انسان‌ها کمک کند. اما افرادی که مرتبا و در همه مواقع نسبت به زندگی خوش بین هستند و همواره تصور می‌کنند اوضاع بهتر می‌شود نه تنها به بهتر شدن زندگی خود کمک نمی‌کنند بلکه نسبت به آن بی‌توجهی بیش‌تری نشان می‌دهند. این عامل می‌تواند احتمال ابتلا به بیماری‌های گوناگون و بحران‌ها را در زندگی بیش‌تر کند.
آرشیو اطلاعات این پروژه که حاصل 80 سال تحقیق است هم‌چنین نشان داد افراد مذهبی نسبت به غیرمذهبی‌ها عمر طولانی‌تری دارند که یکی از مهم‌ترین دلایل آن بعد از ارتباط با خدا، افزایش مراودات اجتماعی با دیگر افرادی است که برای انجام مراسم مذهبی در زمان‌های خاص کنار یکدیگر جمع می‌شوند.
یکی دیگر از نظریه‌هایی که تا کنون در مورد عمر طولانی مطرح شده است این است که ازدواج کردن عمر را طولانی می‌کند. اما بر اساس یافته‌های به دست آمده از این تحقیقات، مشخص شد ازدواج فقط در صورت موفق بودن به افزایش طول عمر منجر می‌شود. در غیر این صورت، این ازدواج جز بیش‌تر شدن مشکلات بهره دیگری به همراه ندارد.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
درگیر شدن دختران در روابط جنسی
سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 13:22 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
این روزها در خیابان ها، پارک ها و اماکن تفریحی پسران و دختران بسیاری را در حال تردد می بینیم، بسیاری از آنها در پیوند دوستی با یکدیگرند، پیوندی که به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان می تواند منشاء بی اعتمادی و شک در جامعه باشد، عده دیگری بر این باورند که چنین رابطه هایی می تواند در انتخاب همسر آینده موثر باشد، اما آنچه مسلم است این است که نخستین ثمره روابط ناسالم بین دختر و پسر و شکسته شدن قبح چنین روابطی در جامعه، باعث ایجاد روحیه بی‏اعتمادی نسبت به همسر آینده است و این ذهنیت آزار دهنده در فرد شکل می‏گیرد که آیا او پیش از این، چنین رابطه‏ای را تجربه کرده است یا خیر؟ بنا به گفته روانشناسان، این بی‏اعتمادی و شک هیچگاه فرد را رها نمی‏کند و سرانجام، بنیان مستحکم خانواده را به مخاطره می‏اندازد.
بنابر آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج چنین روابطی با هم داشته‏اند، پس از ازدواج نیز در حل مشکلات خود عاجزند؛ چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند.

دوستی دختر و پسر
بر اساس تعاریف جامعه شناختی، نمی توان هر ارتباطی را "دوستی دختر و پسر" نامید، "دوستی دختر و پسر" یعنی رابطه ای که بین دو جنس مخالف بوجود می آید و در این رابطه، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو کودک یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، که برای اهداف خاصی است، نمی تواند در تعریف مقوله دوستی "دختر و پسر" بگنجد.

انگیزه های ارتباط با جنس مخالف

وعده ازدواج
یکی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می کنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مساله "ازدواج" با یکدیگر رفاقت کرده، سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند، اما حقیقت امر این است که این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند.

انگیزه جنسی
از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ی ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می کنند و دست به رفتاری می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقّی می شود.
رابطه ی جنسی بین دختر و پسر، مشکلات زیادی را برای دختر، که قربانی اصلی این رابطه است به دنبال می آورد. اشتغال ذهنی درباره ی این موضوع که مبادا این ارتباط برای او در آینده مشکل ساز باشد، تعادل روانی او را به نحو چشم گیری بر هم می زند و فشار روانی زیادی بر او تحمیل می کند.
چنین دخترانی در ازدواج با مشکل روبه رو می شوند و حاضر به ازدواج نیستند و زمانی که با فشار خانواده روبه رو می شوند و تن به ازدواج می دهند، همیشه نگران افشای رابطه گذشته خود هستند و از اینکه همسرشان از رابطه مخفی آن ها در گذشته آگاه شود رنج می برند.
جذابیت، قدرت، توهمی کودکانه
یکی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن یک دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.
اما طول نمی کشد که پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.

پناهگاهی نا امن
دختران و پسرانی که مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند که برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم کند و پناه گاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند.
اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستجو می کنند هیچ گاه حاصل نمی شود، زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف کنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم کنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری که دو طرف باید تحمّل کنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را که به دنبال آن هستند خنثی خواهد کرد.

رابطه جنسی در اوایل دوستی
بر اساس نتایج یک پژوهش که در مناطق شمالی پایتخت صورت گرفته است، اکثر دختران طی شش ماه الی یک سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می شوند.
اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می شوند.
این در حالی است که تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می کرده اند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.
یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است. به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است، در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.

نحوه آشنایی دختر و پسر
طبق یک نظر سنجی انجام شده از دختران و پسران در خصوص نحوه آشنایی، میزان تمایل به دوستی، مکان دوستیابی و اطلاع والدین؛۶۱ درصد پسرها معتقدند که روابط با دوستان دختر خود را به شکل مقطعی ادامه می دهند و ۵۰ درصد دخترها نیز به قطع ارتباط در صورت احساس بازیچه بودن از سوی پسرها ابراز تمایل کرده اند.
بر اساس این گزارش ۵۹ درصد پسرها پارک و مراکز تفریحی را مکان دوستیابی عنوان و تنها دو درصد خیابان را محل مناسبی دانسته اند.
در خصوص اطلاع والدین از دوستی ها،۸۱ درصد دختران اظهار داشته اند دور از چشم والدین خود با پسرها ارتباط داشته و ۱۰ درصد بیان کرده اند که مادرانشان مطلع هستند و تنها سه درصد به اطلاع کامل والدین خود اشاره کرده اند.
تحقیقات غیر رسمی در ایران نشان می دهد که بیشتر دخترها قصدشان از دوستی با پسرها ارضاء نیازهای عاطفی، احساسی و پرکردن تنهایی است و انگیزه اصلی اکثریت پسران کامجویی و سوء استفاده بوده که با فرایند موسوم به “مخ زنی” و دادن وعده ازدواج انجام می گیرد.


منبع : dayna.ir



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی، زنان
معجزه شگفت انگیز انگشتان دستان ما
یکشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت 12:52 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
-مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید . تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید.(این مطلب برگرفته از اساطیر چینی است)
1- ابتدا کف دو دستتان را روبروی هم قرار دهید و دو انگشت میانی دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.
2- چهار انگشت باقی مانده را از نوک آنها به هم متصل کنید.


3- به این ترتیب تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند.
4- سعی کنید انگشتان شست را از هم جدا کنید. انگشت شست نمایانگر
والدین است. انگشت های شست می توانند از هم جدا شوند زیرا تمام
انسان ها روزی می میرند . به این صورت والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.
5- لطفا مجددا انگشت های شست را به هم متصل کنید . سپس سعی
کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمائید. انگشت دوم (انگشت اشاره )
نمایانگر خواهران و برادران هستند. آنها هم برای خودشان همسر و
فرزندانی دارند. این هم دلیلی است که انها ما را ترک کنند.
6- اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از
هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شما است. دیر یا زود آنها ما را
ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.
7- انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های
چهارم (همان ها که در آن حلقه ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید.
احتمالا متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آنها را از
هم باز کنید. به این دلیل که آنها نماد زن و شوهری هستند که برای تمام

عمر به هم متصل باقی می مانند.
عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند.

شست نشانه والدین است .

انگشت دوم خواهر و برادر .

انگشت وسط خود شما .

انگشت چهارم همسر شما .

و انگشت آخر هم نماد فرزندان شما است .

منبع: خانواده سبز



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
راز شوخ طبعی بر ملا شد
شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 19:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به گزارش مهر، "زيگموند فرويد" فکر مي کرد شوخ طبعي ناشي از احساس برتري يا ناسازگاري است، در حالي که "مارک تواين" ريشه اين رفتار را خوشي نمي دانست بلکه راز شوخ طبعي را در اندوه مي دي …

کمدينها، هنرپيشه ها، نويسنده ها و روانکاوان از گذشته هاي دور در جستجوي کشف اين راز بوده اند که چه عاملي مي تواند منجر به خنده دار شدن موضوعي شود و اکنون دانشمندان آن را در يکي از ساده ترين قوانين زندگي انسان کشف کرده اند.


به گزارش مهر، "زيگموند فرويد" فکر مي کرد شوخ طبعي ناشي از احساس برتري يا ناسازگاري است، در حالي که "مارک تواين" ريشه اين رفتار را خوشي نمي دانست بلکه راز شوخ طبعي را در اندوه مي ديد.
اکنون دانشمندان اعلام کرده اند براي هميشه به اين بحث خاتمه خواهند داد. به گفته آنها شوخ طبعي ناشي از تخطي آرام و بي خطري از مسيري معمولي است که جهان بر روي آن در حرکت است.
انسان زماني موضوعي را خنده دار مي بيند که آن موضوع برخلاف شيوه ها و شکلهاي پذيرفته شده معمولي باشد. همچنين بر اساس اين مطالعه هر فرد حاضر در يک رويداد به تنهايي بايد درباره تشخيص خنده دار بودن يک موقعيت قضاوت کنند.
متخصصان روانکاوي در دانشگاه کلرادو تصميم گرفتند فرضيه خود را درباره لزوم بي خطر بودن يک ناهنجاري اجتماعي براي خنده دار شدن آن با درخواست از تعدادي از داوطلبان براي اجراي تعدادي موقعيت خنده دار و يا معمولي به اثبات برسانند.
در يکي از اين اجراها با قرار دادن يک فرد متعصب در موقعيتي که برايش ناخوشايند بود و قرار دادن فردي بي تفاوت در همان موقعيت، دانشمندان دريافتند گزينه اول بيشتر باعث خنده افراد شد زيرا در آن از حدود اخلاق تخطي شده بود. همچنين قرار دادن افرادي که رفتن به کليسا از برنامه هاي هميشگي آنها بود و افرادي که هرگز به کليسا نمي رفتند، در دو موقعيت مختلف نشان داد هر فرد به صورت مجزا و شخصي درباره خنده دار بودن يک موقعيت تصميم گيري مي کند.
به گفته "جان بيشاپ" کمدين و مجري يکي از برنامه هاي کمدي مشهور شبکه بي بي سي، تخطي از هنجارها بهترين مدل براي تشريح حس شوخ طبعي است. شوخ طبعي بايد مانند نگاه کردن از ميان پنجره اي با شيشه هاي ترک خورده باشد، در اين صورت مي توان موضوعي را ديد اما آنچه ديده مي شود متفاوت از واقعيت است. همچنين عبور بيش از اندازه از هنجارها مي تواند موقعيتي را آزاردهنده و يا توهين آميز کند که اين به هيچ وجه خنده دار نيست.
براساس اين گزارش، محققان معتقدند اين يافته مي تواند به توضيح اينکه چرا يک موقعيت خنده دار در تمامي فرهنگهاي کشورهاي مختلف خنده دار به شمار نمي رود نيز کمک کند. زيرا هنجارها در جوامع مختلف متفاوت اند و شيوه تخطي از آنها نيز از فرهنگي به فرهنگ ديگر تفاوت دارد.


منبع : خبرگزاري مهر



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
نارضایتی جنسی و طلاق
شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 14:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
طلاق مانند هر پدیده ی نامطلوب اجتماعی مولد چندین عامل است که بعضی از آن ها با ریشه های اجتماعی، فرهنگی و محیطی و برخی دیگر با بنیادهای شخصی اعم از نارسایی های بیولوژیک و یا کمبود روانی جلوه گرند. از جمله علل طلاق، مشکلات جنسی زوجین می باشد. یکی از اصلی ترین انگیزه های تشکیل خانواده آمیزش و تامین نیاز جنسی است. از نظر روان شناسی، تمایلات جنسی هر شخص به سه عامل وابسته به هم مربوط است.

این سه عامل عبارتند از جنسیت شخص، رفتاروگرایش جنسی شخص(s..ual orientation) و هویت جنسی(identity s..ual). این عوامل که در رشد و پیشرفت شخصیت تاثیر می گذارند. بررسی رابطه ی بین طلاق و ارتباط آن با مشکلات جنسی از مباحث مهم جامعه است.روابط جنسی شکل دهنده ی بخشی از ادراکات زوجین از همدیگر است و ادراکات جنسی در بین زوجین ارتباط مثبتی با رفتارهایی دارد که نگهدارنده و تداوم بخش ازدواج است. صمیمیت جنسی با صمیمیت عاطفی در ارتباط است. رابطه ی جنسی به منزله ی مینیاتور رابطه ی عمومی است. وجود جو دائمی خشونت و عصبانیت بین زوجین فرصت های شیرین و رمانتیک را سلب کرده، مجالی برای تحریک هوس جنسی و برقراری رابطه ی جنسی باقی نمی گذارد.در یک پژوهش که توسط منصوره و مژگان امیریان زاده انجام شده است،_ از منبع خانواده ما ( www.khanevadeyema.com ) _ صد و بیست زن مراجعه کننده به مرکز مشاوره و دادگاه خانواده ی شهر شیراز بررسی شدند. نتایج به دست آمده نشان داد: تمایل روابط جنسی بین (حدود ۶۸%) زنان وجود نداشته است.

در حدود ۵۹ درصد، احساس عصبانیت بعد از فعالیت جنسی عنوان گردیده است. حدود ۶۳ درصد از زنان از معاشقه لذت نمی برند و به طور کلی میانگین رضایت جنسی در زنانی که در شرف طلاق بوده اند از زنانی که قصد طلاق نداشتند به مراتب کمتر بوده است. هم چنین زنانی که اختلاف زناشویی ندارند رضایت زناشویی بیشتری نسبت به زنانی که اختلاف دارند را نشان داده اند.تمایلات جنسی شخص آن چنان با کلیت شخصیت فرد در هم آمیخته و بر بینش او از خود، روابطش با دیگران و الگوهای کلی رفتار او تاثیر می گذارند که صحبت از تمایلات جنسی به عنوان یک پدیده ی مستقل در واقع غیر ممکن به نظر می آید.

ارضای صحیح غریزه ی جنسی طرفین مسئله ی مهم و پیچیده ای است که هیچ گاه نباید از کنار آن بی تفاوت گذشت، زیرا در استحکام و تزلزل خانواده نقش مهمی دارد. رابطه ی جنسی به منزله ی مینیاتور رابطه ی عمومی است. وجود دائمی خشم و عصبانیت بین زوجین فرصت های شیرین و رمانتیک را سلب کرده، مجالی برای تحریک هوس جنسی و برقراری رابطه ی جنسی نمی ماند. علاوه بر خشم آشکار، خشم فروخفته و نفرت ناگفته نیز به مشکلات جنسی می انجامد. ناتوانی از آشکار سازی خشم و نفرت یک یا هر دو زوج منجر به قهر کردن، سکوت های طولانی و یا نشان دادن ظاهری مودب و آرام اما باطنی پر تنش می شود.
میزان اعتماد زوجین نسبت به هم نیز تاثیری قاطع بر روابط جنسی دارد. هر عاملی که احساس اعتماد را تضعیف کند، انگیزش جنسی را تحلیل می برد. همواره مشکلات جنسی از دیر باز تاثیرات گوناگونی بر زندگی افراد داشته است. تجربه ی کودک از بازخوردهای خانواده اش نسبت به جنسیت، رفتار جنسی و روابط شخصی تحول روانی جنسی او را عمیقاً متاثر می سازد. در خانواده ای که س.. یک راز مگو است، کودک ممکن است آن را پلید و شرم آور بداند، بازخوردهای اجتنابی والدین نسبت به س.. و تجویز آن صرفاً برای تولید مثل و نه لذت طلبی، بازداری های شدید جنسی را در پی خواهد داشت. تحقیقات نشان داده که زنان به دلیل تربیت محدود کننده و بازخوردهای بازداری شده و یا تحریف شده ی والدین نسبت به فعالیت جنسی و فقدان آموزش کافی در این زمینه هم چنین به دلیل ترس، اضطراب و ... تمایل به روابط جنسی ندارند. میل جنسی یکی از نیازهای طبیعی انسان می باشد که عدم توجه مناسب به آن می تواند موجب مفاسد اجتماعی شود.

مسائل جنسی سهم قابل توجهی در رضایت مندی از زندگی مشترک داشته اند. براساس آمار،حدود ۶۵ درصد از زنان هنگام معاشقه خود را محدود می کنند و کارهایی را که برایشان لذت آور است انجام نمی دهند. زمانی که زن و شوهر در مورد مسائل جنسی با هم اختلاف دارند، بهترین راه آن است که در مورد اختلافات با هم به گفت و گو بپردازند و آنها را حل کنند. رفتار محبت آمیز با هم امکان اظهار عشق در روابط صحیح را فراهم می کند.
لذا بر آزمایشات مربوط به سلامت جسمی و جنسی قبل از ازدواج تاکید میشود؛ آموزش دانش جنسی به زوجین، داشتن اطلاعات کافی در مورد امور جنسی، آزاد بودن از ترس ها، تعصبات کور و همین طور آموزش نحوه ی دوری از انحرافات مربوط به موضوعات و مسائل جنسی مواردی است که هر زن و مردی قبل از ازدواج باید بداند. وظیفه ی والدین، سازمان ها و نهادهای مختلف این است که این آگاهی را به فرزندان خود بدهند تا آن ها در خانواده با مشکل مواجه نشوند. هم چنین تناسب و تعادل در میزان تمایلات جنسی زوجین از عوامل مهمی است که در موفقیت زندگی زناشویی تاثیر دارد و هر چه این تناسب بیشتر باشد، به همان نسبت نیز رابطه جنسی لذت بخش تر و اختلافات کمتر می شود.

بنابراین، آموزش مهارت های زندگی به ویژه مهارت های ارتباطی (کلامی- جنسی) ضروری می باشد. دشواری های جنسی به سادگی در متن یک رابطه ی زناشویی هویدا می شود. این مشکلات با سلطه گری (جنگ قدرت)، حسادت، تنبیه، ترس از بی وفایی و تعارض های مداوم در زمینه های دیگر زندگی هم بستگی دارد. متقابلاً مشکلات جنسی به معضلات رابطه ای جدید دامن می زند. یکی از موارد مهمی که در روابط جنسی مطرح است، آمادگی روانی زوجین می باشد. میزان آمادگی روانی بستگی به تجربیات اطلاعات و مطالعات قبل از ازدواج دارد. در آخر، توصیه می شود جهت بهبود، شناخت و اصلاح روابط جنسی علاوه بر مطالعه و مراجعه به مراکز مشاوره، زوجین باید در مورد توقعات، رفتار و ارزش ها با هم گفت و گو کنند. این امر به منظور بهبود روابط جنسی بسیار سازنده است و موجب تقویت جنبه های مختلف ازدواج، بهداشت روانی زوجین و پایداری خانواده ها می شود.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
شگردی برای جادو کردن دیگران
پنجشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 15:29 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
صبح با بی حوصلگی از خواب بیدار می شوید .و با حالتی عبوس برای بیرون رفتن آماده می شوید و اتفاقا در راه و در محل کارتان با رخداد های نه چندان خوشایند هم روبرو می شوید . با خود می گویید از همان اول صبح مشخص بود که امروز روز نحسی است!!!!
تبیان: آیا تا به حال برای شما پیش آمده؟ روزهایی که با افکاری مثبت و امیدوارانه سر از بالش بر میدارید تا شب انگیزه مثبت تری برای کار دارید و نحوه برخوردتان با وقایع محیطی مثبت تر می شود؟ در این روزهای خیلی در پی آن نیستید که از اتفاق های مختلف بهانه گیری کنید و عیب های خود و دیگران را مورد ارزیابی قرار دهید و...

و احتمالا عکس آن را هم تجربه کرده اید. صبح با بی حوصلگی از خواب بیدار می شوید .و با حالتی عبوس برای بیرون رفتن آماده می شوید و اتفاقا در راه و در محل کارتان با رخداد های نه چندان خوشایند هم روبرو می شوید . با خود می گویید از همان اول صبح مشخص بود که امروز روز نحسی است!!!!

خیر . چنین نیست. نامیمونی یک روز به دست افکار ماست. ما هستیم که می توانیم آغازی مبارک بیافرینیم و یا با روی آوردن به افکار منفی شروعی دلگیر و ناامیدانه را رقم بزنیم.

در این مقاله می خواهیم شما را با افکار و عملکردهایی آشنا کنیم که می تواند بازخوردهای منفی و و یا مثبتی را برای خود شما داشته باشد و در مجموع بر کل زندگیتان آثار خوب یا بدی را بگذارد .

الفبــــای زنــــدگی با استفاده از حروف فارسی الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها، ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم، پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات، ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

اگر به دیگری نفرت بورزید با حلقه هایی کیهانی به او متصل می شوید و به بند او در می آیید. به هر چه نفرت بورزید با طوقی کیهانی به بند و اسارتش در می آیید اگر در تمام دنیا یک نفر باشد که به راستی از او خوشتان نمی آید همانا او کسی است که با حلقه ای محکم تر از فولاد خود را به او وصل کرده اید. (کاترین پاندر)
عشق به دیگران

هرگز از برچسب منفی استفاده نکنید نگویید من همیشه خراب می کنم ... چرا که نتیجه اش جز تشویق، اضطراب، عجز، ناتوانی و عدم اتکاء به نفس نیست.

گفته اند: «اگر زندگی را با همه آنچه که در اوست دوست داشته باشید زندگی نیز به شما عشق خواهد ورزید.»

اگر مایل باشیم تاکسی یا چیزی را به خود جذب کنیم باید به آن عشق بورزیم. و البته نیک می دانیم که: دوست داشتن کسانی که به ما نیکی کرده و می کنند هنری نیست که بتوان به او تفاخر کرد. هنر واقعی، عشق ورزیدن به آنهایی است که به ما بد کرده اند.

عشق یعنی احضار موهبت های جاودان زندگی.

پس بیایید تا از خرمن گفته ها و نوشته های بزرگان، توشه ی برگیریم.

هیچ چیز در زندگی معنایی ندارد. مگر معنایی که شما به آن می دهید.

به یکدیگر عشق بورزید اما عشق را به بند نکشانید بگذارید میان با هم بودنتان فضایی و فاصله ای باشد، با یکدیگر شادمان باشید اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد... در کنار هم بمانید اما به هم نچسبید.

به یکدیگر عشق بورزید اما عشق را به بند نکشانید بگذارید میان با هم بودنتان فضایی و فاصله ای باشد، با یکدیگر شادمان باشید اما بگذارید هر یک از شما تنها باشد... در کنار هم بمانید اما به هم نچسبید. (کاترین پاندر)

کار زشت سریع تر از فرو رفتن کارد در گوشت در صاحب خود اثر می گذارد. (امام صادق علیه السلام، بحار الانوار، جلد 73، ص 330)

به جای این که خود را یک انسان ببینید به سیمای موجود الهی به خویشتن نگاه کنید. (کاترین پاندر)

بارش کنید، مهرتان را بارش کنید، عشقتان را بارش کنید. فکر مثبت را بارش کنید- بارش تبسم- بارش لبخند- بارش انرژی مفید- بارش اطلاعات و دانسته ها.

به فکر اصلاح خود باشید تا وقت و فرصتی برای انتقاد از دیگران نداشته باشید.

پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند.

سقف آرزوهایت را تا جائی بالا ببر كه بتوانی چراغی به آن نصب كنی.

خود را شکوهمند و سرشار از شوکت، جلال، عظمت و قدرت ببینید. ببینید که موجودی محبوب و دوست داشتنی، سالم، کاردان و لایق هستید دنیا را به صورت مکانی بسیار زیبا برای شادمانه کار کردن و شادمانه بالیدن ببینید. (کاترین پاندر)

کسانی که دیگران را از ابراز عشق و محبت محروم می کنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت محروم می سازند.

با یادآوری به کینه ها و نفرت ها مدام آنها را بزرگتر و بزرگتر می کنیم و با بخشیدن، بزرگترین لطف را به خودمان می کنیم اما لزوماً، بخشیدن به معنای بر قراری ارتباط نیست.

خوشبختی به كسانی روی می آورد كه برای خوشبخت كردن دیگران می كوشند.
عشق به دیگران

بهجت و سرور، مغناطیسی است که همه موهبت های عالم را وا می دارد تا به سوی شما بشتابند. افسردگی و اضطراب نیز مغناطیسی است تا تمام مشکلات به سوی شما پرواز کنند برای پیروزی در حیطه ماوراءالطبیعه و برای کامیابی از عالی ترین ثمره کار خود باید در وجد و سرخوشی باشید.(کاترین پاندر)

به من بگویید درباره خودتان و همسایه تان چه نظری دارید تا دقیقا به شما بگویم که تندرستی تان در چه حال است و وضع مالی و هماهنگی زندگی تان چگونه است. اگر به انسان ها عشق نمی ورزید و اعتماد ندارید به خدا نیز نمی توانید عشق بورزید و اعتماد کنید اندیشه عشق و نفرت به طور همزمان نمی تواند در ذهنتان وجود داشته باشد پس هر گاه به یکی از آنها سرگرم باشد قطعاً دیگری غایب است. به دیگران اعتماد کنید و اقتدار ناشی از آن عمل را صرف توکل به خدا کنید این کار سرشار از جادوست. معجزه ها و شگفتی ها می آفریند. محبت و اعتماد نیروهایی پویا و زنده اند. (کاترین پاندر)

آنچه شما درباره خود فكرمی كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند...

درباره درخت، بر اساس میوه اش قضاوت كنید، نه بر اساس برگهایش !

آنقدر شكست خوردن را تجربه كنید تا راه شكست دادن را بیاموزید...

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی.

اگر سعی کنید در جهت کسب تایید سایرین تلاش بیشتری به عمل آورید هنگامیکه دیگران متوجه این وضع بشوند قادر خواهند بود قدرت بیشتری روی شما اعمال کنند. (دکتروین دایر)

علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید که آن توصیف می کنید که آن توصیف کردن در واقع دقیق شدن و همه جانبه نگاه کردن به تصویر است.

اگر مطلوب خدا باشید قضاوت دیگران چه لزومی دارد. اگر رضایت خدا را جلب کرید مطمئن باشید که مردم نیز بادیده احترام به شما می نگرند.

از خودنمایی بپرهیزید امروزه خودنمایی باعث شده انسان ها همه آسایش و راحتی خود را از دست داده و به عناوین گوناگون خود را ارضاء کنند. زندگی قسطی نمونه بارزی از این واقعیت است.

علت اینکه شما به راحتی خاطرات تلخ و منفی خود را به یاد می آورید این است که آن را خیلی در ذهن مرور می کنید یعنی تصویر آن را بارها و بارها در ذهن خود ترسیم می کنید و گاه حتی آن را به زبان توصیف می کنید

هر حادثه ای را دلیلی برای مصلحت خود بدانیم.

پیش از آنكه پاسخی بدهی با یك نفر مشورت كن ولی پیش از آنكه تصمیم بگیری با چند نفر...

اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم. سعدی

طوری رفتار کنید که گویی به موفقیت خود اطمینان دارید و پر از انرژی هستید و برای ایجاد روحیه وانمود کنید که به هدف رسیده اید. (آنتونی رابینز)
عشق به دیگران

نگران فردا نباش ، فردا به قدر كافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشكلات هر روز بیفزایی!

اراده آهنین ،زمین خوردگی هفت باره و بلند شدن هشت باره است

آنگاه که همه به دنبال چشمانی زیبا هستند تو به دنبال نگاهی زیبا باش . (دکتر شریعتی)

اگر فکر کنید کاری با موفقیت توأم است نیرویی در این جهت ایجاد می گردد و نتیجه مثبت خواهد شد. (آنتونی رابینز)

برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن . علی شریعتی

و چه زیباست پندها و آموزه های قرآنی :

فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ (المآئده/٤٨) در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرید

وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا (بقره/٨٣ ) با مردم نیکو سخن بگوئید

وَأَوْفُوا بالْعَهْدِ (اسراء٣٤) به عهد و پیمان خود وفا کنید

در ادامه توصیه می کنیم جملات تاکیدی زیر را هر روز در ساعاتی مشخص با باور و یقین تکرار کنید.

اگر در مخمصه گیر كرده باشم همیشه راهی برای دگرگون كردن اوضاع هست .

-----------------------------------------------------------------------------------------

اهمیت ندارد كه چه اتفاقی رخ می دهد ، نور درونم از من حمایت خواهد كرد .

------------------------------------------------------------------------------------

من هر لحظه قادرم با تصمیمی جدید زندگی ام را به كلی تغییر دهم .

--------------------------------------------------------------------

چون یاد خدا همراهم است از هیچ چیز نمی هراسم.

-----------------------------------------------------------

من همه را می بخشم و خود را رها می سازم.

--------------------------------------------------

من قبول می كنم كه انسان جایزالخطاست.

---------------------------------------------

هیچ قدرتی وجود ندارد كه مرا آزار دهد.

--------------------------------------

من یقین دارم كه پیروز خواهم شد.


:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
تست روان شناسی روز
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 0:15 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 نمره اعصاب شما چند است؟

این یک آزمون استاندارد روان شناسی است. شما باید خودتان را در هر یک از ده موقعیت زیر تصور کنید و گزینه مناسب خودتان را پیدا کنید و علامت بزنید. بعد از آن، باید نمره مناسب خودتان را در پرانتز انتهای هر گزینه بخوانید و مجموع نمرات تان را حساب کنید تا بفهمید که آیا شما از آن آدم هایی هستید که زیر فشارهای زندگی، به هم می ریزند و تسلیم می شوند یا این که با صبر و اعتماد به نفس، در برابر مشکلات زندگی مقاومت می کنید و می ایستید.

 

- فرض کنید کارفرمایتان از شما می خواهد به دفتر او بروید و هنگامی که شما را در دفترش می بیند، با لحن تندی با شما برخورد می کند. شما در این حالت، کدامیک از کارهای زیر را انجام می دهید؟

  1. احساس شکست و تحقیر می کنید و هنگامی که به محل کارتان برمی گردید، ماجرا را برای بقیه همکاران تان هم تعریف می کنید. (2 نمره)
  2. به محل کارتان برمی گردید و سعی می کنید همه چیز را فراموش کنید. (5 نمره)
  3. موضوع را با یکی از صمیمی ترین دوستان تان در میان می گذارید و سعی می کنید با کمک او راه حلی برای مشکل تان پیدا کنید. (7 نمره)

 

- فرض کنید که یک هفته است وارد محل کار جدیدی شده اید اما هر چه تلاش می کنید، نمی توانید با هیچ کدام از همکاران جدیدتان دوست شوید. چه کار می کنید؟

  1. حوصله تان از این کار جدید سر می رود. دیر سر کار می روید و زود برمی گردید. (2 نمره)
  2. کارتان را به درستی انجام می دهید اما هم زمان به دنبال کار مناسب تری هم می گردید. (5 نمره)
  3. سعی می کنید بفهمید که مشکل از شماست یا همکاران تان. سعی می کنید علت این نوع رابطه را کشف کنید و راه حلی برایش پیدا کنید. (7 نمره)

 

- فرض کنید چند ساعت روی یک پروژه وقت گذاشته اید اما کامپیوترتان دچار مشکلی می شود و تمام اطلاعاتی که روی سیستم ذخیره کرده بودید، از دست می رود. آن وقت شما ...

  1. دل تان می خواهد با مشت به صفحه مونیتور بکوبید و آن را خرد کنید. (2 نمره)
  2. با عصبانیت از محل کارتان بیرون می آیید و از صحنه دور می شوید. (5 نمره)
  3. ناراحت می شوید اما به این فکر می کنید که از چه راهی می شود دوباره این اطلاعات را به دست آورد و ذخیره کرد. (7 نمره)

 

- فرض کنید که یک هفته برای پروژه تان زحمت کشیده اید و فقط چند ساعت دیگر تا موعد تحویل پروژه، وقت دارید اما هنوز قسمت هایی از کارتان مانده است که باید کامل شود. چه کار می کنید؟

  1. می خواهید کارتان را تمام کنید ولی آن قدر هیجان زده و عصبی هستید که نمی توانید روی کارتان تمرکز کنید. (2 نمره)
  2. با خودتان می گویید: شاید بد نباشد اگر کمی هم استراحت کنم. (5 نمره)
  3. با خودتان می گویید: «من که تا اینجا آمده ام، این چند ساعت را هم کار می کنم» و بعدش هم تصمیم می گیرید کارتان را به اتمام برسانید. (7 نمره)

 

- فرض کنید کارفرمایتان شما را از سر کارتان اخراج می کند. چه کار می کنید؟

  1. آنقدر نگران و پریشان می شوید که شب خواب تان نمی برد. (2 نمره)
  2. تصمیم می گیرید که چند روزی از کار به دور باشید (مثلا بروید مسافرت) و بعدش برگردید و به یک شغل جدید فکر کنید. (5 نمره)
  3. نیازمندی های روزنامه را باز می کنید و به دنبال کار می گردید و از طریق دوستان و آشنایان تان هم جویای کار می شوید. (7 نمره)

 

- فرض کنید در ارتباط با صمیمی ترین دوست تان دچار شک و تردید شده اید. چه کار می کنید؟

  1. مدام به این فکر می کنید که دوست تان قصد دارد شما را فریب بدهد و به شما خیانت کند. (2 نمره)
  2. ارتباطتان را با او قطع می کنید. (5 نمره)
  3. تصمیم می گیرید با او حرف بزنید و بفهمید که مشکل کجاست. (7 نمره)

 

- فرض کنید رابطه تان با صمیمی ترین دوست تان به هم خورده است. آن وقت شما...

  1. خودتان را به بی خیالی می زنید و می گویید تقصیر خودش بود! (2 نمره)
  2. سعی می کنید با دوست دیگری، یک ارتباط صمیمانه برقرار کنید. (5 نمره)
  3. سعی می کنید بفهمید مشکل تان کجای کار بوده و اگر رفع شدنی است، مشکل را رفع کنید؛ وگرنه، در ارتباط های بعدی، بیشتر دقت کنید. (7 نمره)

 

- شب است و شما دارید در بزرگراه رانندگی می کنید که ناگهان اتومبیل تان دچار مشکل می شود و در تاریکی تنها می مانید. آن وقت شما...

  1. وحشت می کنید که مبادا به شما حمله کنند یا ماشین تان را بدزدند. (2 نمره)
  2. ماشین را قفل می کنید و برای کمک گرفتن به نزدیک ترین محل می روید. (5 نمره)
  3. سعی می کنید از ماشین های دیگر کمک بگیرید. (7نمره)

 

- دارید درست رانندگی می کنید اما ماشین پشت سرتان دستش را گذاشته است روی بوق و می خواهد از شما سبقت بگیرد. چه کار می کنید؟

  1. می گذارید رد شود ولی به او ناسزا می گویید. (2 نمره)
  2. اهمیت نمی دهید چون هنوز فاصله اش با شما زیاد است. (5 نمره)
  3. کنار می کشید تا از شما سبقت بگیرد و رد شود. (7 نمره)

 

- پلیس دارد به اشتباه شما را جریمه می کند در حالی که شما اطمینان دارید هیچ خلافی مرتکب نشده اید. چه کار می کنید؟

  1. با پلیس جر و بحث می کنید و به او می گویید به هیچ عنوان این جریمه را قبول نخواهید کرد. (2 نمره)
  2. می دانید که بحث کردن با او هیچ فایده ای ندارد و به همین خاطر جریمه را سریع قبول می کنید. (5 نمره)
  3. سعی تان را می کنید که در کمال آرامش او را متقاعد کنید اما وقتی می بینید که او به هیچ وجه، قبول نمی کند جریمه را قبول می کنید. (7 نمره)

 

تفسیر آزمون

به کسانی که در این آزمون، بیشتر از 65 امتیاز آورده اند باید تبریک گفت و آنهایی هم که امتیازشان بین 30 تا 65 شده است، باید بدانند که در مواجهه با استرس های زندگی شان کمی مشکل دارند و بهتر است درباره راه های مقابله با استرس بیشتر مطالعه و تمرین کنند.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
یک راه زیرکانه برای شناخت بیشتر نامزدتان!
پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 13:51 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
در روابط قبل از ازدواج، افراد مجرد را می‌توان بطور کلی در دو دسته قرار داد.یک دسته افرادی هستند که روی شخص بخصوصی تمرکز برای ازدواج ندارند اصولا نمیخواهند ازدواج کنند.دسته ی دیگر آنهایی هستند که به فکر پیدا کردن آن فرد دلخواه برای عشق و همسر آینده خود می‌باشند.

یک راه زیرکانه برای شناخت بیشتر نامزدتان!

یکی از نکاتی که در دوران نامزدی باید به آن توجه کنید اینست که نامزدتان چطور در بحث و گفتگو راجع به مسائلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.
در روابط قبل از ازدواج، افراد مجرد را می‌توان بطور کلی در دو دسته قرار داد.
یک دسته افرادی هستند که روی شخص بخصوصی تمرکز برای ازدواج ندارند اصولا نمیخواهند ازدواج کنند.دسته ی دیگر آنهایی هستند که به فکر پیدا کردن آن فرد دلخواه برای عشق و همسر آینده خود می‌باشند.
1.میان این دسته اخیر افرادی با هم به اشتباه جفت می‌شوند که هیچگونه هدف و راه مشخص زندگیشان با هم مشترک نیست و در واقع وقت خود را با هم به هدر می‌دهند.
2.گروهی که می‌خواهم روی آنها در این جا تأکید کنم زوجهایی هستند که نامزد کرده اند و قرار است به زودی زیر یک سقف بروند. آنها در مسیر هدفهای زندگیشان با هم همراه اند و بنظر می‌رسد که با هم جور هستند. یکی از فرم هایی که این رابطه ها می‌گیرند اینست که یکی از طرفین و یا هر دو طرف باور دارند که نامزد آنها و بطور کلی رابطه آنها خوب است بجز چند نکته و یا مسئله ای که اگر وجود نداشت رابطه کاملاً رضایت بخش می‌شد. این افراد به رابطه ادامه داده و امیدوارند که نامزدشان به طریقی که آنها می‌خواهند عوض بشود. آنها ممکن است مدت طولانی به این امید رابطه ای را نگه دارند، بدون اینکه هیچ تغییری در فرد مورد نظر پیدا شود. اگر شما در این موقعیت در رابطه ای هستید و تصمیم گیری برایتان مشکل است، من در اینجا یک تمرین ساده پیشنهاد می‌کنم که شما را به تصمیم گیری کمک خواهد کرد.
لبته مشاوره با یک روانشناس رابطه و ازدواج لازم است. برای کمک و آشنایی بیشتر به عمق مسائل رابطه، این تمرین شروعی است که کمک می‌کند به تنظیم افکار شما درباره ی رابطه خود:
1-در یک صفحه سه ستون درست کنید. روی ستون اوّل لیستی از خصوصیات نامزدتان که برای شما دوست داشتنی و قابل تحسین است بنویسید.
2- درستون دوّم یک لیست از ارزشها و هدف هایی که هر دو مشترک هستید بنویسید. (کار، تحصیل، بچه داشتن و تعداد بچه ها و غیره)
3- در ستون سوم لیستی از فعالیت هایی که مشترکاً دوست دارید، ورزشی، تفریحی، هنری و غیره بنویسید.این صفحه را کنار بگذارید و در چند روز و هفته های بعد وقتی نکته ی دیگری به یادتان می‌آید به آن اضافه کنید.
4-روی صفحه ی دیگری لیستی از خصوصیات رفتاری فرد مورد نظر که شما دوست ندارید و آرزو می‌کنید که کاشکی عوض می‌شدند بنویسید.
5- بعد از چند روزی لیست شماره 4 را مرور کنید. در نظر داشته باشید که امکان اینکه نامزدتان در رابطه با این خصوصیات شخصی و رفتاری عوض بشود وجود ندارد، با آگاهی و تعمق یکایک رقم لیست خصوصیات ناخواسته را بسنجید و ببینید که آیا در میان این لیست خصوصیاتی که در عین حال که کاملاً دلخواه شما نیست ولی شما می‌توانید در زندگی با آنها کنار بیائید وجود دارد؟
6- این خصوصیات مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم- به ستون دوم در همان صفحه منتقل کنید. هر دو لیست های خود را برای چند روزی کنار بگذارید.
7- هر چند روز و یا چند هفته ای به لیست ها مراجعه کنید و ببینید آیا می‌توانید رقمی‌به لیست خصوصیات دوست داشتنی و مشترک و رضایت آمیز اضافه کنید. و همچنین ببینید آیا می‌توانید از لیست ارقام مورد دلخواه نبودن رقمی‌را به لیست - مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم منتقل کنید.
اگر بعد از چند دفعه کوشش در مورد این لیست ها هنوز رقمی ‌یا ارقامی‌در لیست مورد دلخواه نبودن وجود دارند و شما نمی‌توانید تصور زندگی با آن خصوصیات را داشته باشید بجا نیست که این مساله را به امید عوض شدن آن خصوصیات ادامه بدهید.
در این مرحله چند قدمی‌را پیشنهاد می‌کنم: قدم اول اینست که از خود سئوال کنید که آیا من نظرم را با این فرد صادقانه در میان گذاشته ام؟ اگر جوابتان «نه» می‌باشد، در میان گذاشتن آن کمکی است برای شما و نامزدتان. بیان این نکات فرصتی است برای صحبت و اظهار نظر و در نتیجه کمکی است به رشد شخصی هر دو طرف. در بعضی موقعیت ها صحبت و تبادل نظر فرصتی است برای تغییر نظر و دیدگاه مسائل مطرح شده.
در این مرحله صحبت و مشاوره با یک متخصص روابط ازدواج می‌تواند کمک خوبی باشد. تراپیست می‌تواند در روشن شدن مسائل کمک کرده که شما بتوانید ببینید که آیا رقم های لیست شما چه نقشی در رابطه خواهند داشت و به چه طریقی این خصوصیات در رابطه نقش گرفته و اثرات آن چه می‌تواند باشند. همچنین تراپیست می‌تواند به شما کمک کند که خصوصیات و موقعیت ها را در زاویه های جدیدی قرار داده و از نقطه نظرهای متفاوتی به آن نگاه کنید که ممکن است کاملاً معانی و دیدگاه های متفاوتی به شما بدهد که نکات مورد نظر شما دیگر بصورت منفی دیده نشوند. از طرف دیگر تراپیست می‌تواند کمک کند در شناسایی خصوصیاتی که مورد دلخواه شما نیست که آیا این خصوصیات شخصیتی است و قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر شما است. زیرا که اگر خصوصیات شخصیتی باشند قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر می‌باشد و به ندرت تغییر می‌یابد. در این قسمت است که شما احتیاج به تصمیم گیری دارید که اگر نمی‌توانید تصور زندگی کردن با آن خصوصیات را بکنید، بهتر است جلو ضرر را از همین الان بگیرید.
در اینجا باید اشاره بکنم که شما نمی‌توانید در فرصت کوتاهی مثلاً چند ماهی، مشخصات کاراکتری شخصی را بخوبی شناسایی کنید. . البته این مدت هم بستگی دارد که شما فرصت تجربه کردن فرد مورد نظر خود را در محیط زندگی روزانه خودش و در محیط های مختلف و در رابطه یا افراد دیگر از جمله با خانواده خودش و غیره داشته باشید. همیشه شما شخص را در محیط آشنای خودش بهتر می‌توانید بشناسید و بسنجید.
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کنید اینست که در نظر داشته باشید خیلی عادی است که دو فرد در رابطه در مسائلی با هم هم عقیده نباشند و طبیعتاً با هم بحث و گفتگو خواهند داشت.
تحقیقات روی رابطه زوج ها نشان می‌دهد که بحث و مشاجره روی اختلاف نظرها بخودی خود خطری برای رابطه ندارد. بلکه طریقی که طرفین مشاجره می‌کنند و طریقی که مشاجره راخاتمه می‌دهند روی رابطه اهمیت دارد.
وقتی بحث و گفتگو به مشاجره می‌کشد و طرفین کلمات توهین آمیز انتقادی و تحقیری همراه با صدا و لحن توهین آمیز بکار می‌برند صدمه ی بزرگی به رابطه می‌زند. معمولاً این طریق بحث و مشاجره به ندرت با آرامش و حسن تفاهم تمام می‌شود و اثر منفی آن تا مدتها باقی می‌ماند. ولی وقتی بحث و مشاجره با احترام متقابل صورت گیرد اگر هم به توافقی نرسند احساس اینکه فرد نظرش را در میان گذاشته و بیان کرده احساس مثبتی در رابطه ایجاد می‌کند.
بنا براین یکی از نکاتی که در دوران نامزدی باید به آن توجه کنید اینست که نامزدتان چطور در بحث و گفتگو راجع به مسایلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چه‌كنیم‌حسود نباشیم
پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۹ ساعت 13:50 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
اولین حسود تاریخ كه قابیل بود كه كارش به قتل برادر كشید. حال برای فرونشاندن آتش حسادت در خود و جلوگیری از تبدیل آن به یك عادت و رذیله اخلاقی چه باید كرد؟

همه می‌دانند كه حسادت صفتی ناپسند است. با این حال همه ما در میان اطرافیان و آشنایان افرادی را سراغ داریم كه به حسادت شهره‌اند و خودمان هم در برخی امور زندگی از حسادت در امان نمی‌مانیم. البته حساب حسادت را باید با آنچه در ادبیات، رشك نامیده می‌شود از هم جدا كرد. رشك به معنی حسرت بردن نسبت به دیگری است و در پی آن تلاش و ایجاد انگیزه برای ارتقای خود و دستیابی به آنچه نداریم و دیگری دارد. در قرآن كریم ذكر می‌شود كه مومنان در بهشت نسبت به مومنان دیگری كه جایگاهی بالاتر از آنان دارند رشك می‌برند.

در حقیقت رشك مانند حسادت جنبه تخریبی ندارد و به كسی كه نسبت به او رشك برده می‌شود آسیبی نمی‌رساند. از این منظر رشك می‌تواند برای پیشرفت در زندگی خصوصیتی مفید و كاربردی باشد. حتما شنیده‌اید كه برخی می‌گویند بدون حسادت كردن به جایی نمی‌رسیدند و درجا می‌زدند. منظور این افراد رشك بردن است و به اشتباه به جای آن واژه حسادت را به كار می‌برند.

اولین حسود تاریخ كه قابیل بود كه كارش به قتل برادر كشید. حال برای فرونشاندن آتش حسادت در خود و جلوگیری از تبدیل آن به یك عادت و رذیله اخلاقی چه باید كرد؟
بلندنظر باشید
تنگ‌نظری ریشه حسادت است. این كه فردی از پیشرفت مادی و معنوی دیگری و برخورداری وی از نعمات زندگی ناراحت و آزرده شود چه معنایی جز تنگ‌نظری می‌تواند داشته باشد. دیگران ممكن است بنا به قضاوت ما به حق یا ناحق از ثروت و دارایی، ارزش‌های اجتماعی و... نظیر خوشنامی و شهرت برخوردار باشند. حال باید اندیشید تغییر وضعیت آنان یا احتمالا تلاش برای خدشه‌دار كردن شرایط آنان یا بدگویی پشت‌سرشان چه سودی به حال ما دارد و چه منفعتی برایمان به ارمغان می‌آورد. حسودها گمان می‌كنند اگر دیگران پیشرفت نكنند یا از نعمات برخوردار نباشند آنان زندگی بهتری خواهند داشت!
خوش‌بین باشید
پیشرفت دیگران باید بیش از آنكه مایه بی‌اعتنایی یا حسادت ما باشد باعث خوشحالی‌مان شود. برای مثال اگر در میان افراد فامیل فردی از نظر اقتصادی و شغلی موفق باشد این امكان را برای سایر آشنایان پدید می‌آورد كه آنان نیز پیشرفت كنند. یك كارخانه‌دار یا كارآفرین می‌تواند جوانان فامیل را از بیكاری نجات دهد و یك مدیر موفق و خوشنام می‌تواند به آشنایانش برای پیمودن مسیر پیشرفت كمك كند. اگر خاندانی موفق داشته باشید كه دستشان به دهانشان می‌رسد و می‌توانند زیر بال و پر شما را هم بگیرند باعث خوشحالی‌تان است یا اگر اطرافیانی فقیر با وضعیت نابسامان داشته باشید كه از شما پول قرض بخواهند یا زحمت‌تان بدهند كه ضامن فلان وامشان شوید.
مقایسه نكنید
از قدیم گفته‌‌اند دست بالای دست بسیار است. آن كه به او حسادت می‌كنیم خود نسبت به دیگران حسادت‌‌های رنگارنگی دارد و شرایط امروز ما نیز برای بسیاری مایه حسادت و حسرت است. اگر قرار باشد شرایط خود را با دیگری كه از ما بالاتر است، مقایسه كنیم و حسرت خوردن و حسادت ورزیدن در این‌باره را روا بدانیم باید كار و زندگی را تعطیل كنیم و بنشینیم صبح تا شب غصه بخوریم و بدگویی كنیم. البته اگر كارمان به جاهای باریك نكشد.
اعتماد به نفس خود را تقویت كنید
عزت نفس در مقابل حقارت قرار می‌گیرد كه ریشه اغلب حسادت‌هاست. افراد ضعیف كه برای شخصیت خود و موجودیتشان ارزشی قائل نیستند تا این درجه پایین می‌آیند كه به خاطر چیزی به دیگری حسادت كنند. صاحبان اعتماد به نفس به جای حسادت بیهوده شرایط خود را می‌پذیرند، برای ارتقای خود تلاش می‌كنند و با صبوری مسیر ترقی را می‌پیمایند.
برای شخصیت خود ارزش قائل باشید
دیگران حسادت را می‌شناسند و آن را در میان رفتار و گفتار شما تشخیص می‌دهند. همان‌طور كه شما این توانایی را دارید كه حسادت دیگران را تشخیص بدهید. درك حسادت شما شخصیت‌تان را نزد دیگران خرد می‌كند و قضاوت منفی آنان را بر می‌انگیزد.حسادت مانند هر رذیله اخلاقی دیگری فرصت‌های ناشی از اعتماد دیگران نسبت به شما را از بین می‌برد. حتی ممكن است افرادی كه سوءنیت دارند با شناخت این صفت یا احتمال بروز آن و در حقیقت شناسایی این نقطه ضعف شما را برای مقاصد خود به كار گیرند. حسادت همان‌قدر مایه پلیدی و فساد است كه دروغ، غیبت و سایر رذایل اخلاقی.

از روح خود محافظت كنید
از قدیم گفته‌اند حسود نیاسود! حسودان به بیماری روحی مزمنی گرفتارند كه آرامش درونی آنان را ذره ذره می‌خورد و آنان را مضطرب می‌كند. استرس درونی ناشی از حسادت بتدریج زمینه سایر انحرافات روحی و روانی را پدید می‌آورد. كسانی كه بر حسادت غلبه نكنند و تسلیم آن شوند در بلندمدت با انواع عقده‌های روانی مواجه می‌شوند كه برای فرار از آنها راهی نمی‌یابند. حسودها در معرض لغزش‌ها هستند و چه‌بسا آرامش و سعادت خود را به پای حسادتشان بریزند.

منبع:jamejamonline.ir



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
روان شناسی دروغ گویی
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 13:53 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
دروغ عبارتست از یک عامل روانی- اجتماعی مانند تلفظ شفاهی یا غیر شفاهی که با آن فرد سعی می کند به طور کم و بیش عمدی، ایمان نامشابه به آنچه که سازنده آن به حقیقتش مومن است در ذهن دیگران وارد کند.

دروغ معمولا بیانی خلاف واقع و یا کتمان یک واقعیت است و عملی است که فرد کم و بیش به طور عمدی سعی می کند گفتار یا عمل نادرست را در ذهن دیگران درست و حقیقی جلوه دهد. دروغ در واقع سخن و مطلبی است که مطابق با واقع و حقیقت نیست یعنی بین آنچه که توسط فرد بیان می شود و آنچه در جهان خارج وجود دارد در رابطه منطقی و صحیح وجود ندارد.

دروغ گویی یک صفت ناپسند است که بعضی از افراد بدان مبتلا هستند و در میان بعضی چنان شایع است که گویی به صورت عادت تلقی می شود .

اکثر والدین از این امر شکایت دارند که علی رغم این که تمام امکانات خود را برای تربیت صحیح فرزندشان بکار برده اند و برای راست گویی آنان از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند، با این وجود، فرزندشان دروغ می گوید . باید توجه داشت که این لغزش از دوران کودکی پایه گذاری شده است; زیرا وقتی کودک در روزهای اول زندگی توانایی سخن گفتن را پیدا می کند و قادر به حرف زدن می شود، حتی اگر دروغ بگوید، چون سخن او برای والدین شیرین است، در نتیجه، با خنده و شادی از او استقبال کرده و او را مورد تشویق قرار می دهند; غافل از این که همین امر موجب رشد این نابهنجاری در کودک می شود و بدین سان شخصیت کودک شکل می گیرد .

دروغ معمولا بیانی خلاف واقع و یا کتمان یک واقعیت است و عملی است که فرد کم و بیش به طور عمدی سعی می کند گفتار یا عمل نادرست را در ذهن دیگران درست و حقیقی جلوه دهد

دروغ گویی بیشتر جنبه آموختنی(اکتسابی) دارد زیرا انسان ها فطرتا و ذاتا دروغگو نیستند، بلکه دروغگویی را از محیط زندگی خود مانند خانواده، مدرسه و بطور کلی از اجتماع آموخته اند. حتی می توان به جرات گفت که پایه و اساس دروغگویی (بخصوص در کودکان و نوجوانان) از خانواده شروع می شود.

از سن ۵ یا ۶ سالگی به بعد افراد از نظر رشد ذهنی به مرحله ای می رسند که به تدریج می توانند حرف راست را از دروغ تشخیص دهند. از این دوره به بعد صفت دروغگویی در بعضی از افراد شکل می گیرد و گاهی بر اثر شدت زیاد به شکل بیماری در می آید که قسمتی از شخصیت فرد را تشکیل می دهد.
دروغگویی
پیامدهای دروغ گویی

دروغ گویی مانند سایر بیماری های روانی و عاطفی، ابتدا از یک مساله ساده کوچک آغاز می شود و چنان چه به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی تبدیل می شود که مشکلات بسیاری را برای فرد مبتلا و دیگران فراهم می سازد . از نظر روانی، دروغ گویی برقرار کردن نوعی رابطه بیمار گونه با دیگران است که علاوه بر شخص، دیگران را نیز دچار ناراحتی و مشکل می کند . دروغ گویی عامل اصلی فسادهای دیگر است، به طوری که شاید بتوان گفت کلید ورود به سایر فسادهاست . «در یک کنفرانس سراسری آموزش و پرورش در سانفرانسیسکو گفته شد، تا وقتی که مدارس آمریکا نتوانند نسلی که دروغ نگوید، افترا نزند، قانون نشکند و به حقوق دیگران تجاوز نکند، به وجود آورند، نمی توانند خود را موفق بدانند . تدریس، خواندن، نوشتن، دانش، و هنر کافی نیست و نمی تواند هدف اصلی آموزش و پرورش باشد، بلکه مهم ترین وظیفه آموزش و پرورش، تدریس دروغ نگفتن است که عامل اصلی تمام فسادهاست .»

دروغ گویی مانند سایر بیماری های روانی و عاطفی، ابتدا از یک مساله ساده کوچک آغاز می شود و چنان چه به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی تبدیل می شود که مشکلات بسیاری را برای فرد مبتلا و دیگران فراهم می سازد

به هر حال دروغگویی هر دلیلی که داشته باشد مسلما باعث بروز تغییراتی در فرد می شود و لذا شناخت این تغییرات به ما کمک خواهد کرد تا با موفقیت بیشتری تفاوت حرف راست و دروغ را متوجه شویم. در این زمینه مطالعات بسیار متنوعی صورت گرفته است و سعی شده است از علائم و نشانه های فیزیولوژیکی گرفته تا تغییرات رفتاری افراد دروغگو مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه به توضیح مختصری از این علائم و نشانه می پردازیم. البته فراموش نکنید که منظور ما از ارائه این یادداشت ترویج بدگمانی و یا مچ گیری نیست. آنچه در یادداشت ذیل به شما ارائه می گردد تنها نتایج پژوهش های علمی دانشمندان علم روانشناسی است:
علایم و نشانه های دروغگویی

مطالعات نشان داده که در هنگام دروغگویی فشار خون افراد و کارکردهای بدنی شان افزایش می یابد. یعنی به طور کلی دروغگویی بر حرکات افراد نیز تاثیر می گذارد. برای مثال اگر توجه کرده باشید در برخی از موارد افراد دروغگو اعضای صورت خود را لمس می کنند آنها اغلب بینی، لب ها و یا گوش خود را لمس می کنند. اگر توجه داشته باشید در چنین شرایطی فرد گوینده از نگاه کردن مستقیم به چشمان شما خودداری می کند، زیرا آنها دوست دارند از خیره نگاه کردن سرباز زنند و مسیر حرکت چشمان خود را دائما از جایی به جای دیگر جابجا کنند. همچنین اگر می بینید که فرد گوینده بیش از حد خیره خیره به چشمان شما نگاه می کند و نگاههایش مظنون است، این خود می تواند نشانه دیگری از عدم صداقت وی باشد.
پیامد دروغ

نقطه مقابل هر فرد پر نفوذترین مکان ارتباطی به شمار می رود به همین دلیل وقتی فردی اقدام به دروغگویی میکند ناخودآگاه سعی می کند در میدان دید مخاطب قرار نگرفته و سعی می کند که در زاویه(گوشه) قرار بگیرد.

افراد دروغگو تمایل دارند دستانشان در خارج از میدان دید مخاطب قرار بگیرد و بطور معمول کف دست این افراد دیده نمی شود. از طرف دیگر اظهارات آنها به نظر بسیار سفت و سخت و قاطع می رسد و به موازات آن سعی می کنند میزان حرکات بدنی شان را به حداقل برسانند. به لبخند این دسته از افراد توجه کنید!! یک لبخند تمام عیار نیست و بیشتر شبیه به یک لبخند بیجا و ابلهانه است و تنها ماهیچه های محدودی از صورت را به خود اختصاص می دهد.

برخی دیگر از افراد در هنگام دروغ گفتن به شدت دچار تعریق می شوند. وقتی از افراد دروغگو زیاد سوال پرسیده شود عصبانی می گردند و به این ترتیب شدت تعریق شان زیاد می شود.  اگر فکر میکنید طرف مقابل شما در حال دروغ گفتن است سعی کنید از او چندین سوال مشابه بپرسید و واکنش او را مورد ارزیابی قرار دهید.

لبخند افراد دروغگو بیشتر شبیه به یک لبخند بیجا و ابلهانه است و تنها ماهیچه های محدودی از صورت را به خود اختصاص می دهد.

در پایان لازم به ذکر است که تا زمانی که دروغگویی به صورت عادت در نیامده باشد و جز شخصیت ثابت فرد نشده باشد معمولا با نشانه هایی توام است. این قبیل نشانه ها عبارتند از: پریدگی رنگ، واکنش های عضلانی، برافروختگی  و سرخ شدن صورت، هیجان زیاد، ضربان قلب، رفتارهای تصنعی، تناقض گویی و فراموشی است اما در صورتی که دروغگویی استمرار یابد و جز شخصیت فرد درآید فرد بر واکنش های خود مسلط گردیده و از بروز علائم ظاهری جلوگیری می کند تا جایی که فرد بدون بروز هیچ گونه علائم و نشانه هایی به دروغگویی می پردازد.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چطور با آدمهای شکاک برخورد کنیم
شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 19:35 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

وقتی با یک آدم شکاک که در واقع مبتلا به وسواس فکری است در ارتباط هستید باید بدانید چون شک و سوءظن یک زمینه وسواس فکری دارد، گاهی تا جایی پیش می‌رود که فرد شکاک حس می‌کند همه آدم‌ها در کمین آن هستند که به او خیانت کنند و به او آسیب برسانند. مبتلایان به وسواس فکری از نزدیکان خود می‌خواهند که برای اعتماد‌سازی آنها باید شفاف و روشن عمل کنند. البته در کوتاه مدت امکان دارد با شفاف‌سازی همه ابعاد یک مساله بتوانید فرد شکاک را متقاعد کرده و آرامش را به زندگی و رابطه‌تان برگردانید اما باز هم آن فرد شکاک با وجود اینکه همه اجزای کارهایتان را زیر نظر دارد و می‌داند باز هم می‌پرسد پس چه‌طور چنین و چنان بود؟! …

این پرسش‌های او در طولانی‌مدت برای شما فرسایشی است و از نظر روحی روانی شما را می‌آزارد چون او با اینکه بسیار شفاف عمل می‌کنید باز هم ایراد می‌گیرد و بهانه‌ای دارد.

در نتیجه اگر شما می‌خواهید برای طولانی‌مدت در کنار چنین فرد شکاکی زندگی کنید نباید نگرانی‌های او را آن‌طور که تمایل دارد پاسخ دهید چون شاید که در کوتاه‌مدت بتوانید شک او را رفع کنید اما همین‌ رفتار مطابق میل او نیز ایجاد کننده و زمینه‌ساز شک‌های دیگر برایش خواهد شد. راه‌حل این است که به او بگویید: «من هیچ تلاش خاصی نمی‌کنم که به تو ثابت کنم موردی وجود دارد یا نه، هر جور دل‌ات خواست برداشت کن. تو باید این مشکل خودت را حل کنی» شما مدام برای انجام هر کاری و قبل از گفتن هر کلامی انرژی صرف می‌کنید تا مبادا ایجاد سوءظن کنید اما می‌بینید که باز هم مورد سوال او و سوءظن‌اش واقع می‌شوید و این مساله باعث می‌شود در طولانی‌مدت به عنوان یکی از نزدیکان این فرد شکاک که در ارتباط مداوم با او هستید به شدت آسیب‌های روحی روانی ببینید. با اینکه از این همه تلاش برای اثبات خودتان و روشن کردن ذهن او خسته می‌شوید ولی حاصل این همه خستگی چیزی جز اتهامات رنگ و وارنگ و فرسایش اعصاب نیست.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
10 توصيه خوب برای حافظه‌های بد
شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 19:30 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
به عنوان نمونه، اگر آنقدر جدول حل کرده‌اید که حتی توی خواب هم می‌توانید این کار را انجام دهید، موقع آن است که خود را به چالشی جدید بکشانید تا بتوانید توانایی مغزتان را به بهترین نحو پرورش دهید. کنجکاوی در محیط اطراف و جهان اطرافتان، اینکه آنچه در اطرافتان می‌گذرد، چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه شما می‌توانید آن را بفهمید باعث می‌شود مغزتان با سرعت بالاتر و موثرتری فعالیت کند. به کار بستن مواردی که در این مطلب آمده است، به شما کمک می‌کند به خواسته‌ای که درباره پرورش هوش و حافظه‌تان دارید، برسید.

1 بازی کنید
برنامه‌های پرورش ذهن و بازی‌ها راه‌های خارق‌العاده‌ای هستند برای اینکه مغزتان را به چالش بکشید. سودوکو، جدول و بازی‌های الکتریکی. همه آنها می‌توانند سرعت فعالیت مغز و حافظه‌تان را افزایش دهند. این بازی‌ها بر منطق دایره لغات و ریاضی و... تکیه دارند. آنها جنبه تفریحی هم دارند و شما می‌توانید روزانه اندکی از وقت خود را صرف آنها کنید و از آنها سود ببرید. البته روزانه فقط 15 دقیقه از وقتتان را به بازی اختصاص دهید نه بیشتر.

2 مدیتیشن یادتان نرود
مدیتیشن روزانه احتمالا بهترین کاری است که شما می‌توانید برای سلامت جسم و مغز و روانتان انجام دهید. مدیتیشن نه تنها باعث آرامش شما می‌شود بلکه باعث پرورش مغز هم خواهد شد. شما با به وجود آوردن حالت متفاوت روانی، مغزتان را به صورتی جدید و جذاب به کار می‌گیرید و این باعث بالا بردن فعالیت مغزی‌تان می‌شود.

3 مغزتان را تغذیه کنید
مغزتان به چربی‌های مفید و سالم احتیاج دارد پس روی روغن ماهی سالمون، آجیل‌‌ها مانند گردو، روغن تخم کتان و روغن زیتون تمرکز و چربی‌های اشباع شده را از رژیم غذایی‌تان حذف کنید.

4 داستان‌های خوبتان را بازگو کنید
خاطره‌ها و اتفاق‌هایی که برایتان افتاده‌اند را تفسیر کرده و آنها را بازگو کنید و لحظه‌هایتان را با دیگران سهیم شوید. تمرین کنید که داستان‌های جدید و قدیمی‌تان را به طوری دلچسب، تاثیرگذار و مفرح تعریف کنید.

5 تلویزیون‌ را خاموش کنید
افراد بالغ روزانه بیش از 4 ساعت را به تماشای تلویزیون اختصاص می‌دهند. تلویزیون می‌تواند جانشین روابط شود و روی سبک زندگی تاثیر بگذارد. تلویزیون را خاموش کنید و وقتتان را صرف تمرین‌های ورزشی برای بدن و مغزتان کنید و به ابعاد دیگر زندگی‌تان بپردازید.

6 مغز سالم در بدن سالم است
تمرین‌های ورزشی، تمرین‌های فوق‌العاده‌ای برای مغز نیز هستند. وقتی بدنتان را حرکت می‌دهید مغزتان باید یاد بگیرد که چگونه ماهیچه‌ها را هماهنگ کند، فاصله‌ها را تخمین بزند و تعادل را برقرار کند. تمرین‌های متفاوت و گوناگون انجام دهید تا مغزتان را به چالش بکشید.

7 چیزهای متفاوت بخوانید
کتاب‌ها، قابل حمل و پر از شخصیت‌های جالب و اطلاعات و واقعیت‌های جذاب و نامتناهی هستند. در زمینه‌های متفاوت و گسترده مطالعه کنید.

اگر عادت دارید کتاب‌های تاریخی بخوانید، سعی کنید رمان‌های معاصر، کتاب‌های نویسنده‌های خارجی و کلاسیک را بخوانید. با این کار مغزتان را به کار می‌گیرید تا تصورات جدید و متفاوتی داشته باشد. همچنین با آشنایی با فرهنگ‌ها و مردمان جدید می‌توانید داستان‌های جالبی برای تعریف کردن داشته باشید.

8 مهارت جدیدی یاد بگیرید
یادگیری مهارت‌های جدید باعث می‌شود ناحیه‌های مختلفی از مغزتان به کار بیفتد. حافظه‌تان به کار می‌افتد شما حرکت‌های جدید یاد می‌گیرید و می‌توانید بین چیزهای مختلف رابطه برقرار کنید.

خواندن آثار ادبی، درست کردن غذا و ساختن هواپیما با خلال دندان همه این کارها مغز شما را به چالش می‌کشد و چیزی جدید برای فکر کردن به شما می‌دهد.

9 تغییرات به وجود آورید
همه ما برنامه‌های روتین و کارهای روزمره‌مان را دوست داریم. ما عادات‌ و دل‌مشغولی‌هایی داریم که می‌توانیم ساعت‌ها آنها را انجام دهیم ولی هرچه که انجام آن برای ما عادت شده است کمتر مغزمان را به فعالیت وامی‌دارد. برای اینکه واقعا مغزتان را جوان و پویا نگه دارید، آن را به چالش بکشید.

راهی را که هر روز به سوپرمارکت می‌روید عوض کنید. برای باز کردن در اتاقتان از دست دیگرتان استفاده کنید. دسرتان را قبل از غذا بخورید. همه اینها مغزتان را مجبور می‌کند تا بیدار شود و توجهی دوباره به مسایل داشته باشد.

10 مغزتان را پرورش دهید
برنامه‌ها و کتاب‌ها و وب‌سایت‌ها و در کل تحقیقات زیادی برای پرورش مغز وجود دارند که همه آنها بر 3 پایه اصلی: به یادآوری، تجسم کردن و تحلیل کردن بنا شده‌اند. هر روز مغزتان را روی این 3 اصل به کار گیرید تا در هر زمینه‌ای و هرچه بیشتر آماده شود.

منبع : salamatiran.com



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
دختران چقدر شبيه مادرشان مي‌شوند؟
شنبه ۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت 19:27 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

«آه نه- دارم مثل مادرم مي‌شوم.» اگر زني بالاي 30 سال هستيد به احتمال زياد دست کم يک بار ممکن است چنين حرفي را زده باشيد....

 شايد هنگام براندازکردن صورتتان در آينه يا هنگام گفتن چيزي به بچه‌هايتان که قسم خورده بوديد به آنها نگوييد، به ياد شباهت‌هايتان با مادرتان افتاده باشيد. اما آيا اين شباهت در مورد پرونده پزشکي مادرتان هم مصداق دارد؟ آيا در اينجا تاريخ تکراري محتوم خواهد داشت؟ اگر مادر شما ديابت، سرطان، ‌افسردگي و پوکي استخوان داشته باشد آيا اين بيماري‌ها انتظار شما را هم مي‌کشد؟ سوزان هان، مشاور ژنتيک و معاون مدير بخش ارتباطات، پذيرش و اخلاق در موسسه ژنوميک انساني هاسمن در دانشکده پزشکي دانشگاه ميامي مي‌گويد: «نه لزوما.»

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
با 10 قدم کوچک اعتماد به نفسمان را به دست آوریم
پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۹ ساعت 19:32 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
تاكنون چند تا نوجوان و يا جوان ديده‌ايد كه اعتماد‌به‌نفس بالايي داشته باشند؟ اعتمادبه‌نفس داشته باشند نه غرور. با رعايت نكته‌هاي زير مي‌توان اعتمادبه‌نفس را تجربه كرد.

1) سرشار از عشق به خود و ديگران باشيد.
2) هنگام مواجه شدن با يك تصميم مشكل يا قرارگرفتن بر سر دوراهي، آن را سخت جلوه ندهيد و با افرادي كه در آن زمينه تجربه دارند مشورت كنيد و بي‌گدار به آب نزنيد.
3) به نقاط ضعف خود آگاه باشيد و هميشه از موضع قدرت استفاده كنيد نه ضعف. زندگي هدفمند داشته باشيد و تلاش كنيد به هدفتان برسيد.
4) هر روز با شوق از خواب بيدار شويد و هنگام تصميم‌گيري شك و دودلي نداشته باشيد.
5) هميشه نيمه پر ليوان را ببينيد يعني مثبت فكر كنيد و در اطراف خودتان هم آدم‌هاي مثبت‌انديش را براي دوستي انتخاب كنيد.
6) مهارت‌هاي ارتباطي را ياد بگيريد و قبل از هرگونه اظهارنظر به دقت و باحوصله به حرف‌هاي ديگران گوش كنيد. مشكل خود را با لحني شيوا و موثر بيان كنيد.
7) سعي كنيد خود را در اجتماع و محيطي كه در آن زندگي مي‌كنيد، خوب معرفي كنيد، لباس‌هاي مرتب و تميز بپوشيد.
8) در صورت لزوم با قاطعيت رفتار كنيد. با بياني آرام و منطقي حق خود را بگيريد.
9) احساسات خود را كاملاً كنترل كنيد حتي در نااميدي.
10) خوب غذا بخوريد و سعي كنيد از خوردن غذاهاي چاق‌كننده و مواد ناسالم بپرهيزيد و محيط اطراف خود را هميشه تميز و پاكيزه نگه داريد.

روانشناس كودك خود باشيد
كودكان، دنياي پررمز و رازي دارند و به همين خاطر است كه محققان علوم رفتاري بيكار ننشسته‌اند. آنها به‌دنبال ريشه‌هاي رفتارهاي نابهنجار كودكان و راه‌هاي برخورد درست با آن مي‌گردند. مشكلات رفتاري كودكان در سنين مدرسه كه گاهي نتيجه اجتناب‌ناپذير فقر، جهل، نابساماني‌هاي خانوادگي و كاستي‌هاي فرهنگي است، بي‌ترديد مانع رشد و بالندگي آنان است و به همين دليل پيشگيري و درمان اين مشكلات، بي‌اندازه اهميت دارد.
فرار از مدرسه
بسياري از كودكان فراري از مدرسه احتمالا متعلق به خانواده‌هاي از‌هم‌گسيخته و يا داراي والدين و خواهر و برادران بزهكار هستند. عده‌اي هم بر اثر تغيير مكرر مدرسه و يا رد شدن، از مدرسه بيزار مي‌شوند. اين مشكل اخير كه در پسران بيش از دختران مشاهده مي‌شود، گاهي نشانه‌اي از وجود اشكال در برنامه‌هاي مدرسه و گاهي علامت ناسازگاري كودك است.
هراس از مدرسه
هراس از مدرسه با گريز از آن تفاوت دارد. مدرسه‌گريزان معمولاً به تناوب از مدرسه غايب مي‌شوند و پدر و مادرانشان از موضوع اطلاعي ندارند در حالي كه در هراس از مدرسه كودك معمولاً به‌طور پيوسته و طي دوره‌هاي طولاني به مدرسه نمي‌رود و والدين از نرفتن به مدرسه و ماندن او در خانه آگاهي دارند. مدرسه‌گريزان برعكس كودكاني كه از مدرسه هراس دارند، معمولاً شاگرداني تنبلند كه به ساير اختلال‌هاي رفتاري مثل دروغگويي هم دچارند. رايج‌ترين تصوري كه درباره هراس از مدرسه وجود دارد، اين است كه مادر و كودك به‌گونه‌اي شديد به يكديگر وابسته‌اند.
كمرويي و انزوا‌طلبي
اين مشكلات از جدي‌ترين مشكلات كودكان است. انزوا و دوري از دوستان و همسالان در اوايل زندگي، كودك را در معرض خطر ناسازگاري‌هاي بعدي قرار مي‌دهد. كودكان انزواطلب هرچند براي والدين و معلمان خود هيچگونه ناراحتي ايجاد نمي‌كنند ولي به سبب رنج ناشي از احساس ناامني، پيوسته به دنياي درون خويش پناه مي‌برند و به مرور از اجتماعي‌شدن فاصله مي‌گيرند. كودك منزوي نياز دارد كه احساس كند عضو باارزش يك گروه است. او اگر در فعاليت‌هاي زندگي ارضا شود، نيازي به عقب‌نشيني به ميدان روياهاي خويش نخواهد داشت.



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
مطالبی جالب و خواندنی از پرفسور وین دایر
پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۹ ساعت 19:17 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
 

شما موجودی مادی نیستید كه معنویات را تجربه می كنید . شما موجودی الهی هستید كه زندگی مادی را تجربه می كنید .

تمام نعمت های مورد نیاز شما هم اكنون وجود دارد . فقط باید حركت كنید و آن ها را بدست آورید .

سه چیز مانع حركت روح الهی شما است : منفی گرایی ، قضاوت در باره ی دیگران و بی عدالتی .

همه چیز در خلقت جاری است و حركت دارد . شما باید با چنگ زدن به آب نمی توانید مانع حركت آن شوید . دستتان را رها كنید ، تا آب را احساس كنید .

مطالبی جالب و خواندنی از پرفسور وین دایر
شما موجودی مادی نیستید كه معنویات را تجربه می كنید . شما موجودی الهی هستید كه زندگی مادی را تجربه می كنید .

تمام نعمت های مورد نیاز شما هم اكنون وجود دارد . فقط باید حركت كنید و آن ها را بدست آورید .

سه چیز مانع حركت روح الهی شما است : منفی گرایی ، قضاوت در باره ی دیگران و بی عدالتی .

همه چیز در خلقت جاری است و حركت دارد . شما باید با چنگ زدن به آب نمی توانید مانع حركت آن شوید . دستتان را رها كنید ، تا آب را احساس كنید .

تمام نظام خلقت از طریق عشق ، همدلی و هماهنگی گرد هم آمده است . اگر افكار خود را در جهت این اصول به كار اندازید ، هیچ چیزی نمی تواند مانع حركت شما شود .

شاید تعجب كنید اگر بفهمید كه چیزی تحت عنوان ناراحتی و آشفتگی اعصاب وجود ندارد . اعصاب خود به خود آشفته نمی شود . این مردم هستند كه می خواهند اعصاب آشفته داشته باشند .

داشتن طرح و برنامه الزاما چیز غیر طبیعی نیست ، اما عاشق طرح و برنامه شدن ناشی از ضعف شخصیت است . اجازه ندهید اهمیت طرح برنامه اتان از خود شما بیشتر شود .

افكار شما ، وقتی خوب پرورش یافته و ذاتی شوند تبدیل به واقعیت می شوند . افكار انسان فوق العاده نیرومند هستند .

در نهایت امر ، چیزی به نام بخشایش معنا ندارد ، زیرا ما نه حق قضاوت داریم و نه ملامت دیگران را .

افكار مثبت ، شما را با كائنات هماهنگ می كند .

شلوغی خیابانها به خودی خود هرگز نمی تواند كسی را ناراحت كند .
شلوغی خیابانها چیزی است كه وجود دارد و كارش را انجام می دهد .
شلوغی خیابانها به خودی خود با كسی كار ندارد .

ما فقط آن چیزی را می توانیم به دیگران ببخشیم كه در درون خود داریم .

از وقوع حوادث استقبال كنید .

هر بار كه در مقابل نفرت محبت می كنید ، نفرت را خنثی می كنید .

گذشت حاصل عشق به خویشتن است .

اگر به اندازه كافی وسعت نظر داشته باشید ، به راحتی خواهید دید كه بشریت مجموعه ای واحد است .

آن چه می بینی حاصل باور توست ، باور كنید تا ببینید .

تمام رفتارهای شما حاصل افكاری است كه قبل از این رفتارها داشته اید .

در واقع نكشیدن سیگار و نخوردن شكلات راحت تر از انجام دادن این كارها است . این ذهن شماست كه خلاف آن را به شما می قبولاند .

هر آنچه را باید داشته باشید در اختیار شما قرار خواهد گرفت . نكته جالب این جاست كه وقتی آن چیز را به حال خود رها كنید ، به مرور مقدار بیشتری از آن نصیب شما می شود .


منبع: p30city.net



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
چه زمانی مردها خوشحال میشوند؟
پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۹ ساعت 19:14 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
چنانچه به راستی مردی را خوشحال و خوشبخت دیده باشید یا بی گمان مشغول ساختن یک قایق بوده و یا نوشتن سمفونی یا تدریس به پسرش و یا مشغول کاشتن گل کوکب در باغچه ی خانه اش یا در صحرای گبی به دنبال تخم دایناسور بوده است .

 سلامت نیوز :هیچ وقت نمی بینید مردها آن طور که به دنبال دگمه ی سردست گمشده شان زیر رادیاتور شوفاژ اتاقشان می گردند ، به دنبال خوشبختی و خوشحالی واقعی بگردند . برای مردها خوشحالی و خوشبختی واقعی به خودی خود یک هدف نیست که مدام در عطش آن بسوزند .

 مردها فقط موقعی می فهمند خوشحال و خوشبخت بوده اند که زندگی بیست و چهار ساعته ی هر روزشان ، ساعت هایی پر از کار و زحمت و گرفتاری باشد .



:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی
یك تست جالب ( تست 30 ثانیه ی)
پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۹ ساعت 17:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
این مطلب را تا آخر بخوانید و به اتفاقی که می افته کمی فکر کنید (30 ثانیه بیشتر وقت نمی گیره)

متن کامل در ادامه مطلب..


:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: تست و مطالب روانشناسی